- تاریخ ثبت‌نام
- 2023-03-11
- نوشته‌ها
- 5,108
- لایک‌ها
- 13,574
- امتیازها
- 143
- محل سکونت
- قم
- وب سایت
- taranehbazar.ir
- کیف پول من
- 70,731
- Points
- 8,430
– سلام گلبرگ قشنگم. اول می خوام تشکر کنم از تمام زحماتی که برای انجمن می کشی و دوم این که خیلی ممنون برای وقتی که در اختیارم گذاشتی.
◇سلام به شما زهرای عزیزم و همه عزیزان تک رمانی
لطف دارین، من ممنونم از اینکه افتخار دادین:)
– لطفا اول از همه یه بیوگرافی از خودت بهمون بده؟
◇گلبرگ هستم 21 سالمه و آذری زبان و از دشت مغان هستم:)
– اهل نوشتن هم هستی؟ نظرت در مورد نویسندگی چیه؟
◇نوشتن رو خیلی دوست دارم، خیلی آرامش بخشه. متاسفانه نویسنده نیستم ولی خیلی دلم می‌خواد که این استعداد رو داشتم.
نویسندگی واقعا کار مقدسیه؛ اینکه بتونی کلمات و جملاتی با روح و احساس خلق کنی به نظرم کار هرکسی نیست و زحمت و زمان زیادی می‌خواد.
◇سلام به شما زهرای عزیزم و همه عزیزان تک رمانی
لطف دارین، من ممنونم از اینکه افتخار دادین:)
– لطفا اول از همه یه بیوگرافی از خودت بهمون بده؟
◇گلبرگ هستم 21 سالمه و آذری زبان و از دشت مغان هستم:)
– اهل نوشتن هم هستی؟ نظرت در مورد نویسندگی چیه؟
◇نوشتن رو خیلی دوست دارم، خیلی آرامش بخشه. متاسفانه نویسنده نیستم ولی خیلی دلم می‌خواد که این استعداد رو داشتم.
نویسندگی واقعا کار مقدسیه؛ اینکه بتونی کلمات و جملاتی با روح و احساس خلق کنی به نظرم کار هرکسی نیست و زحمت و زمان زیادی می‌خواد.
– کدوم رنکی که در تک رمان گرفتی رو بیشتر از همه دوست داشتی و کدومش برات ارزشمند تر بود؟
◇رنک‌های مختلفی رو تو انجمن داشتم و صادقانه میتونم بگم همه‌شون برام ارزشمند بودن و هستن. با هرکدوم احساس‌های مختلفی رو تجربه کردم که خیلی برام ل*ذت‌بخش بودن و خیلی خوشحالم که انجامشون دادم.
– کدوم یکی از آثار انجمن رو بیشتر از همه دوست داری و چرا؟
◇همه‌ی اثار انجمن برای من با ارزشه چون اون‌ها رو نویسنده‌هایی مینویسن که به نظرم واقعا شجاع هستن. نوشتن و خلق کردن اثری اصلا کار ساده‌ای نیست هر کسی این کار رو انجام میده باید صبر و شجاعت زیادی داشته باشه؛ برای همین واقعا همه کارها برام ارزشمنده.
– مدیر ارشد بودن برات چطور گذشته و چه احساسی بهت میده؟
◇مدیر ارشد بودن برام از جایی شروع شد که حس کردم می‌خوام کاری برای انجمن انجام بدم و برای همین با النازجان عزیزم، معاونت کل سایت، که از ابتدای عضویتم باهم دوست بودیم درمیون گذاشتم و گفتم اگه قبولم دارن این رنک رو داشته باشم و فعالیتم رو تو انجمن افزایش بدم. بعد یه مدت بنابه دلایلی مجبور شدم استعفا بدم و استراحت کوتاهی داشته باشم و خد ارو شکر دوباره برگشتم. داشتن این رنک باعث میشه که احساس کنم به تک تک کاربرها بیشتر از قبل نزدیکم و بیشتر میتونم در راستای پیشرفت فعالیتشون راهنمایی و کمکشون کنم؛ برای همین واقعا خوشحالم که این رنک رو دارم.
– اگر یه روز مدیریت کل بخواد بره مرخصی طولانی در مورد نحوه مدیریت چه پیشنهادی داری؟
◇به نظرم روتینی که مدیریت کل برامون در نظر گرفتن باعث پیشرفت انجمن شده؛ برای همین پیشنهاد میکنم که با همین روتینمون جلو بریم.
– اگه قرار باشه کتاب چاپ کنی موضوع اون کتاب چیه؟
◇موضوعات زیادی تو ذهنمه ولی به هرکدومشون که فکر میکنم می‌رسم به یکیشون که به نظرم اصلی‌ترین و مهم‌ترینشونه. دوست دارم اگه توانایی چاپ یه کتاب رو داشتم موضوع اون کتاب خودشناسی باشه؛ چون به این باورم که انسان هرچقدر خودش رو بشناسه، همون‌قدر می‌تونه راحت‌تر، درست‌تر و صادقانه‌تر زندگی بکنه.
– به نظرت کدوم عضو انجمن از همه مسئولیت پذیرتره و کدومشون از همه خوش قلم تره؟
◇واقعا اگه بخوام فقط اسم یک نفر رو ببرم حس میکنم بی‌انصافی میشه. من تو انجمن تک رمان آدم‌های مسئولیت‌پذیر و خوش قلم زیادی رو شناختم و کلی ازشون یاد گرفتم و خدا رو بابت این شکرگزارم.
– ایده مسابقات رو از کجا میاری؟
◇واقعیتش خیلی ذهن خلاقی ندارم. اگه ایده‌ای بوده از روی کارهای قبلی و مشورت‌هایی بوده که با کادر مدیریت داشتیم.
– نویسنده‌ی مورد علاقت چه کسیه و چه چیزی باعث علاقت به این نویسنده شده؟
◇من رمان‌های زیادی که نویسنده‌های عزیز تو انجمن به اشتراک گذاشتن رو خوندم. نویسنده‌های زیادی روشناختم که اثرشون من رو جذب کرده و خیلی در این زمینه باسواد هستن اما اگه بخوام اسم ببرم دوتا نویسنده هست که دوست دارم همیشه کارهاشون رو بخونم؛ خانم بهاره گندمی عزیز و خانوم مهسا پناه عزیز. به نظرم قلم خیلی عالی و حرفه‌ای دارن، خیلی خوب و زود با آثارشون ارتباط می‌گیرم.
– آیا انجمن تک رمان و عواملش توی پیشرفتت تاثیری داشتن؟
◇البته، تجربه‌ای که من الان دارم رو مدیون عزیزان و عوامل انجمن تک رمان هستم:)
– به کدوم ژانر‌ها بیشتر علاقه داری؟
◇ژانرهای عاشقانه، جنایی و طنز.
– یه توصیه به نویسنده‌های تازه کار بکن؟
◇عزیزان این کار حتی شروعش هم شجاعت زیاد می‌خواد، پس اول از همه بهتون بابت شجاعت و تصمیمتون تبریک میگم. الان که شروع کردین با همه وجود ادامه بدین، اشکالی نداره اگه اوایل کار مخاطب نداشته باشین یا درنظر دیگران سطح قلم بالایی نداشته باشین و بازخوردی که انتظارش رو داشتین رو دریافت نکنین؛ ولی این رو بدونین که این‌ها همه مسیر پیشرفت شماست، اگه ادامه بدین برنده‌این اما اگه جا بزنین موفقیت رو از دست میدین:)
– خاطره‌ی خاص و یا جالبی از انجمن داری که برامون تعریف کنی؟
◇هر وقت بحث خاطره از انجمن میشه من روزهای اول فعالیتم میاد تو ذهنم. اولین فعالیتم تو انجمن رو با گویندگی شروع کردم. کار ما به این شکل بود که ما متنی که مدیر برامون می‌فرستاد رو باید تو سکوت کامل ضبط می‌کردیم و براشون می‌فرستادیم. یه وقت‌هایی کوچمون خیلی شلوغ میشد، صدای بچه‌ها که تو کوچه بازی می‌کردن اون‌قدر زیاد میشد که تو ضبط صداشون میفتاد؛ بعد من برای اینکه بتونم صدام رو بدون هیچ صدای زمینه‌ای بفرستم، میرفتم زیر میز یا پتو. تصور کنین تو گرما در و پنجره رو کامل می‌بستم و میرفتم زیر پتو متن رو ضبط می‌کردم و ذوب شده از زیر پتو میومدم بیرون. بعد با کلی دعا و استرس می‌فرستادم به مدیر که تایید بشه یا نشه. نمیشد همون فرایند ذوب شدن رو دوباره از اول میرفتم. خیلی دوران خوب و پر از ل*ذت بود؛ اصلا تا وقتی از زیر پتو نمیومدم بیرون هیچیم نبود، انگار گرما رو حس نمی‌کردمريال وقتی کار تموم میشد می‌فهمیدم چی کار کردم؛ ولی وقتی کار میرفت رو سایت و می‌ذاشتم گوش می‌کردم ذوق مرگ میشدم همه سختی‌هاش یادم میرفت یه لبخند بزرگ میومدم رو ل*بم:)
– چطور با انجمن تک رمان آشنا شدی و چی شد که اینجا رو برای فعالیت انتخاب کردی؟
◇تقریبا چهار سال پیش به دنبال جلد دوم رمان امید رهایی که بسیار رمان زیبا و حرفه‌ای هست، به انجمن تک رمان اومدم و به خاطر جو صمیمیش موندگار شدم و بعد مدتی هم فعالیتم رو شروع کردم.
– انجمن اولویت چندم زندگیته؟
◇اولویت دوم زندگیم:)
– بزرگترین آرزوت؟
◇بزرگترین آرزوم سلامتی خانواده‌م و عاقبت بخیریمون.
– یه آرزو برای اطرافیانت؟
◇الهی که تنتون همیشه سلامت و حال دلتون همیشه خوب باشه
– یه آرزو برای تک رمان؟
◇آرزو میکنم انجمن تک رمان همیشه رو به پیشرفت حرکت کنه و بزرگترین و پرطرفدارترین انجمن رمان نویسی باشه:)
– نظرتون درباره‌ی تک رمان؟
◇خونه‌ای پر از صمیمیت و دوست‌های زحمتکش، مهربون و با‌معرفت
– با توجه به اینکه مدیر ارشد هستی، نظرت راجب مدیران و عملکردشون چیه؟
◇همه مدیرانمون و کاربرهایی که رنک دارن و فعالیت می‌کنن واقعا مسئولیت پذیر هستن و همه‌شون همه تلاششون رو می‌کنن که نظم تو تالارشون درجریان باشه و کارشون به بهترین شکل خودش انجام بشه.
واقعا ممنونم از زحماتشون و بهشون خسته نباشید میگم.
– چطور همیشه انقدر مهربون و محترمانه برخورد می کنی و برای حفظ روحیه خودت چه کار می کنی؟
◇لطف دارین. خب منم یه جاهایی ناراحت یا عصبانی میشم ولی کینه‌ای نیستم و ناراحتیم زود تموم میشه و مهمتر از همه همیشه این رو به خودم یادآوری میکنم که قرار نیست همه از من خوششون بیاد یا من همه رو دوست داشته باشم، درهر حالتی باید احترام طرف مقابلم رو حفظ کنم.
_ بهترین هدیه ای که می تونی از انجمن بگیری چیه؟
◇اگه هدیه از طرف خود انجمن باشه، بهترین هدیه‌اش شاهد موفقیت‌هاش بودنه و
اگه از طرف کاربران انجمن باشه، فعالیت زیاد و همیشگیشون برام بهترین هدیه‌ست
و اگه از طرف دوستانم باشه، دوست دارم یه روزی از نزدیک ببینمشون
– و حرف آخر؟
◇الهی که خدا هیچ وقت نظرشو از زندگیمون برنداره و امیدوارم همه یه روزی تو دنیایی سرشار از شادی، دوست‌داشتن، صداقت، سلامتی، موفقیت و حس خوب زندگی کنیم.
◇رنک‌های مختلفی رو تو انجمن داشتم و صادقانه میتونم بگم همه‌شون برام ارزشمند بودن و هستن. با هرکدوم احساس‌های مختلفی رو تجربه کردم که خیلی برام ل*ذت‌بخش بودن و خیلی خوشحالم که انجامشون دادم.
– کدوم یکی از آثار انجمن رو بیشتر از همه دوست داری و چرا؟
◇همه‌ی اثار انجمن برای من با ارزشه چون اون‌ها رو نویسنده‌هایی مینویسن که به نظرم واقعا شجاع هستن. نوشتن و خلق کردن اثری اصلا کار ساده‌ای نیست هر کسی این کار رو انجام میده باید صبر و شجاعت زیادی داشته باشه؛ برای همین واقعا همه کارها برام ارزشمنده.
– مدیر ارشد بودن برات چطور گذشته و چه احساسی بهت میده؟
◇مدیر ارشد بودن برام از جایی شروع شد که حس کردم می‌خوام کاری برای انجمن انجام بدم و برای همین با النازجان عزیزم، معاونت کل سایت، که از ابتدای عضویتم باهم دوست بودیم درمیون گذاشتم و گفتم اگه قبولم دارن این رنک رو داشته باشم و فعالیتم رو تو انجمن افزایش بدم. بعد یه مدت بنابه دلایلی مجبور شدم استعفا بدم و استراحت کوتاهی داشته باشم و خد ارو شکر دوباره برگشتم. داشتن این رنک باعث میشه که احساس کنم به تک تک کاربرها بیشتر از قبل نزدیکم و بیشتر میتونم در راستای پیشرفت فعالیتشون راهنمایی و کمکشون کنم؛ برای همین واقعا خوشحالم که این رنک رو دارم.
– اگر یه روز مدیریت کل بخواد بره مرخصی طولانی در مورد نحوه مدیریت چه پیشنهادی داری؟
◇به نظرم روتینی که مدیریت کل برامون در نظر گرفتن باعث پیشرفت انجمن شده؛ برای همین پیشنهاد میکنم که با همین روتینمون جلو بریم.
– اگه قرار باشه کتاب چاپ کنی موضوع اون کتاب چیه؟
◇موضوعات زیادی تو ذهنمه ولی به هرکدومشون که فکر میکنم می‌رسم به یکیشون که به نظرم اصلی‌ترین و مهم‌ترینشونه. دوست دارم اگه توانایی چاپ یه کتاب رو داشتم موضوع اون کتاب خودشناسی باشه؛ چون به این باورم که انسان هرچقدر خودش رو بشناسه، همون‌قدر می‌تونه راحت‌تر، درست‌تر و صادقانه‌تر زندگی بکنه.
– به نظرت کدوم عضو انجمن از همه مسئولیت پذیرتره و کدومشون از همه خوش قلم تره؟
◇واقعا اگه بخوام فقط اسم یک نفر رو ببرم حس میکنم بی‌انصافی میشه. من تو انجمن تک رمان آدم‌های مسئولیت‌پذیر و خوش قلم زیادی رو شناختم و کلی ازشون یاد گرفتم و خدا رو بابت این شکرگزارم.
– ایده مسابقات رو از کجا میاری؟
◇واقعیتش خیلی ذهن خلاقی ندارم. اگه ایده‌ای بوده از روی کارهای قبلی و مشورت‌هایی بوده که با کادر مدیریت داشتیم.
– نویسنده‌ی مورد علاقت چه کسیه و چه چیزی باعث علاقت به این نویسنده شده؟
◇من رمان‌های زیادی که نویسنده‌های عزیز تو انجمن به اشتراک گذاشتن رو خوندم. نویسنده‌های زیادی روشناختم که اثرشون من رو جذب کرده و خیلی در این زمینه باسواد هستن اما اگه بخوام اسم ببرم دوتا نویسنده هست که دوست دارم همیشه کارهاشون رو بخونم؛ خانم بهاره گندمی عزیز و خانوم مهسا پناه عزیز. به نظرم قلم خیلی عالی و حرفه‌ای دارن، خیلی خوب و زود با آثارشون ارتباط می‌گیرم.
– آیا انجمن تک رمان و عواملش توی پیشرفتت تاثیری داشتن؟
◇البته، تجربه‌ای که من الان دارم رو مدیون عزیزان و عوامل انجمن تک رمان هستم:)
– به کدوم ژانر‌ها بیشتر علاقه داری؟
◇ژانرهای عاشقانه، جنایی و طنز.
– یه توصیه به نویسنده‌های تازه کار بکن؟
◇عزیزان این کار حتی شروعش هم شجاعت زیاد می‌خواد، پس اول از همه بهتون بابت شجاعت و تصمیمتون تبریک میگم. الان که شروع کردین با همه وجود ادامه بدین، اشکالی نداره اگه اوایل کار مخاطب نداشته باشین یا درنظر دیگران سطح قلم بالایی نداشته باشین و بازخوردی که انتظارش رو داشتین رو دریافت نکنین؛ ولی این رو بدونین که این‌ها همه مسیر پیشرفت شماست، اگه ادامه بدین برنده‌این اما اگه جا بزنین موفقیت رو از دست میدین:)
– خاطره‌ی خاص و یا جالبی از انجمن داری که برامون تعریف کنی؟
◇هر وقت بحث خاطره از انجمن میشه من روزهای اول فعالیتم میاد تو ذهنم. اولین فعالیتم تو انجمن رو با گویندگی شروع کردم. کار ما به این شکل بود که ما متنی که مدیر برامون می‌فرستاد رو باید تو سکوت کامل ضبط می‌کردیم و براشون می‌فرستادیم. یه وقت‌هایی کوچمون خیلی شلوغ میشد، صدای بچه‌ها که تو کوچه بازی می‌کردن اون‌قدر زیاد میشد که تو ضبط صداشون میفتاد؛ بعد من برای اینکه بتونم صدام رو بدون هیچ صدای زمینه‌ای بفرستم، میرفتم زیر میز یا پتو. تصور کنین تو گرما در و پنجره رو کامل می‌بستم و میرفتم زیر پتو متن رو ضبط می‌کردم و ذوب شده از زیر پتو میومدم بیرون. بعد با کلی دعا و استرس می‌فرستادم به مدیر که تایید بشه یا نشه. نمیشد همون فرایند ذوب شدن رو دوباره از اول میرفتم. خیلی دوران خوب و پر از ل*ذت بود؛ اصلا تا وقتی از زیر پتو نمیومدم بیرون هیچیم نبود، انگار گرما رو حس نمی‌کردمريال وقتی کار تموم میشد می‌فهمیدم چی کار کردم؛ ولی وقتی کار میرفت رو سایت و می‌ذاشتم گوش می‌کردم ذوق مرگ میشدم همه سختی‌هاش یادم میرفت یه لبخند بزرگ میومدم رو ل*بم:)
– چطور با انجمن تک رمان آشنا شدی و چی شد که اینجا رو برای فعالیت انتخاب کردی؟
◇تقریبا چهار سال پیش به دنبال جلد دوم رمان امید رهایی که بسیار رمان زیبا و حرفه‌ای هست، به انجمن تک رمان اومدم و به خاطر جو صمیمیش موندگار شدم و بعد مدتی هم فعالیتم رو شروع کردم.
– انجمن اولویت چندم زندگیته؟
◇اولویت دوم زندگیم:)
– بزرگترین آرزوت؟
◇بزرگترین آرزوم سلامتی خانواده‌م و عاقبت بخیریمون.
– یه آرزو برای اطرافیانت؟
◇الهی که تنتون همیشه سلامت و حال دلتون همیشه خوب باشه
– یه آرزو برای تک رمان؟
◇آرزو میکنم انجمن تک رمان همیشه رو به پیشرفت حرکت کنه و بزرگترین و پرطرفدارترین انجمن رمان نویسی باشه:)
– نظرتون درباره‌ی تک رمان؟
◇خونه‌ای پر از صمیمیت و دوست‌های زحمتکش، مهربون و با‌معرفت
– با توجه به اینکه مدیر ارشد هستی، نظرت راجب مدیران و عملکردشون چیه؟
◇همه مدیرانمون و کاربرهایی که رنک دارن و فعالیت می‌کنن واقعا مسئولیت پذیر هستن و همه‌شون همه تلاششون رو می‌کنن که نظم تو تالارشون درجریان باشه و کارشون به بهترین شکل خودش انجام بشه.
واقعا ممنونم از زحماتشون و بهشون خسته نباشید میگم.
– چطور همیشه انقدر مهربون و محترمانه برخورد می کنی و برای حفظ روحیه خودت چه کار می کنی؟
◇لطف دارین. خب منم یه جاهایی ناراحت یا عصبانی میشم ولی کینه‌ای نیستم و ناراحتیم زود تموم میشه و مهمتر از همه همیشه این رو به خودم یادآوری میکنم که قرار نیست همه از من خوششون بیاد یا من همه رو دوست داشته باشم، درهر حالتی باید احترام طرف مقابلم رو حفظ کنم.
_ بهترین هدیه ای که می تونی از انجمن بگیری چیه؟
◇اگه هدیه از طرف خود انجمن باشه، بهترین هدیه‌اش شاهد موفقیت‌هاش بودنه و
اگه از طرف کاربران انجمن باشه، فعالیت زیاد و همیشگیشون برام بهترین هدیه‌ست
و اگه از طرف دوستانم باشه، دوست دارم یه روزی از نزدیک ببینمشون
– و حرف آخر؟
◇الهی که خدا هیچ وقت نظرشو از زندگیمون برنداره و امیدوارم همه یه روزی تو دنیایی سرشار از شادی، دوست‌داشتن، صداقت، سلامتی، موفقیت و حس خوب زندگی کنیم.
◇همه‌ی اثار انجمن برای من با ارزشه چون اون‌ها رو نویسنده‌هایی مینویسن که به نظرم واقعا شجاع هستن. نوشتن و خلق کردن اثری اصلا کار ساده‌ای نیست هر کسی این کار رو انجام میده باید صبر و شجاعت زیادی داشته باشه؛ برای همین واقعا همه کارها برام ارزشمنده.
– مدیر ارشد بودن برات چطور گذشته و چه احساسی بهت میده؟
◇مدیر ارشد بودن برام از جایی شروع شد که حس کردم می‌خوام کاری برای انجمن انجام بدم و برای همین با النازجان عزیزم، معاونت کل سایت، که از ابتدای عضویتم باهم دوست بودیم درمیون گذاشتم و گفتم اگه قبولم دارن این رنک رو داشته باشم و فعالیتم رو تو انجمن افزایش بدم. بعد یه مدت بنابه دلایلی مجبور شدم استعفا بدم و استراحت کوتاهی داشته باشم و خد ارو شکر دوباره برگشتم. داشتن این رنک باعث میشه که احساس کنم به تک تک کاربرها بیشتر از قبل نزدیکم و بیشتر میتونم در راستای پیشرفت فعالیتشون راهنمایی و کمکشون کنم؛ برای همین واقعا خوشحالم که این رنک رو دارم.
– اگر یه روز مدیریت کل بخواد بره مرخصی طولانی در مورد نحوه مدیریت چه پیشنهادی داری؟
◇به نظرم روتینی که مدیریت کل برامون در نظر گرفتن باعث پیشرفت انجمن شده؛ برای همین پیشنهاد میکنم که با همین روتینمون جلو بریم.
– اگه قرار باشه کتاب چاپ کنی موضوع اون کتاب چیه؟
◇موضوعات زیادی تو ذهنمه ولی به هرکدومشون که فکر میکنم می‌رسم به یکیشون که به نظرم اصلی‌ترین و مهم‌ترینشونه. دوست دارم اگه توانایی چاپ یه کتاب رو داشتم موضوع اون کتاب خودشناسی باشه؛ چون به این باورم که انسان هرچقدر خودش رو بشناسه، همون‌قدر می‌تونه راحت‌تر، درست‌تر و صادقانه‌تر زندگی بکنه.
– به نظرت کدوم عضو انجمن از همه مسئولیت پذیرتره و کدومشون از همه خوش قلم تره؟
◇واقعا اگه بخوام فقط اسم یک نفر رو ببرم حس میکنم بی‌انصافی میشه. من تو انجمن تک رمان آدم‌های مسئولیت‌پذیر و خوش قلم زیادی رو شناختم و کلی ازشون یاد گرفتم و خدا رو بابت این شکرگزارم.
– ایده مسابقات رو از کجا میاری؟
◇واقعیتش خیلی ذهن خلاقی ندارم. اگه ایده‌ای بوده از روی کارهای قبلی و مشورت‌هایی بوده که با کادر مدیریت داشتیم.
– نویسنده‌ی مورد علاقت چه کسیه و چه چیزی باعث علاقت به این نویسنده شده؟
◇من رمان‌های زیادی که نویسنده‌های عزیز تو انجمن به اشتراک گذاشتن رو خوندم. نویسنده‌های زیادی روشناختم که اثرشون من رو جذب کرده و خیلی در این زمینه باسواد هستن اما اگه بخوام اسم ببرم دوتا نویسنده هست که دوست دارم همیشه کارهاشون رو بخونم؛ خانم بهاره گندمی عزیز و خانوم مهسا پناه عزیز. به نظرم قلم خیلی عالی و حرفه‌ای دارن، خیلی خوب و زود با آثارشون ارتباط می‌گیرم.
– آیا انجمن تک رمان و عواملش توی پیشرفتت تاثیری داشتن؟
◇البته، تجربه‌ای که من الان دارم رو مدیون عزیزان و عوامل انجمن تک رمان هستم:)
– به کدوم ژانر‌ها بیشتر علاقه داری؟
◇ژانرهای عاشقانه، جنایی و طنز.
– یه توصیه به نویسنده‌های تازه کار بکن؟
◇عزیزان این کار حتی شروعش هم شجاعت زیاد می‌خواد، پس اول از همه بهتون بابت شجاعت و تصمیمتون تبریک میگم. الان که شروع کردین با همه وجود ادامه بدین، اشکالی نداره اگه اوایل کار مخاطب نداشته باشین یا درنظر دیگران سطح قلم بالایی نداشته باشین و بازخوردی که انتظارش رو داشتین رو دریافت نکنین؛ ولی این رو بدونین که این‌ها همه مسیر پیشرفت شماست، اگه ادامه بدین برنده‌این اما اگه جا بزنین موفقیت رو از دست میدین:)
– خاطره‌ی خاص و یا جالبی از انجمن داری که برامون تعریف کنی؟
◇هر وقت بحث خاطره از انجمن میشه من روزهای اول فعالیتم میاد تو ذهنم. اولین فعالیتم تو انجمن رو با گویندگی شروع کردم. کار ما به این شکل بود که ما متنی که مدیر برامون می‌فرستاد رو باید تو سکوت کامل ضبط می‌کردیم و براشون می‌فرستادیم. یه وقت‌هایی کوچمون خیلی شلوغ میشد، صدای بچه‌ها که تو کوچه بازی می‌کردن اون‌قدر زیاد میشد که تو ضبط صداشون میفتاد؛ بعد من برای اینکه بتونم صدام رو بدون هیچ صدای زمینه‌ای بفرستم، میرفتم زیر میز یا پتو. تصور کنین تو گرما در و پنجره رو کامل می‌بستم و میرفتم زیر پتو متن رو ضبط می‌کردم و ذوب شده از زیر پتو میومدم بیرون. بعد با کلی دعا و استرس می‌فرستادم به مدیر که تایید بشه یا نشه. نمیشد همون فرایند ذوب شدن رو دوباره از اول میرفتم. خیلی دوران خوب و پر از ل*ذت بود؛ اصلا تا وقتی از زیر پتو نمیومدم بیرون هیچیم نبود، انگار گرما رو حس نمی‌کردمريال وقتی کار تموم میشد می‌فهمیدم چی کار کردم؛ ولی وقتی کار میرفت رو سایت و می‌ذاشتم گوش می‌کردم ذوق مرگ میشدم همه سختی‌هاش یادم میرفت یه لبخند بزرگ میومدم رو ل*بم:)
– چطور با انجمن تک رمان آشنا شدی و چی شد که اینجا رو برای فعالیت انتخاب کردی؟
◇تقریبا چهار سال پیش به دنبال جلد دوم رمان امید رهایی که بسیار رمان زیبا و حرفه‌ای هست، به انجمن تک رمان اومدم و به خاطر جو صمیمیش موندگار شدم و بعد مدتی هم فعالیتم رو شروع کردم.
– انجمن اولویت چندم زندگیته؟
◇اولویت دوم زندگیم:)
– بزرگترین آرزوت؟
◇بزرگترین آرزوم سلامتی خانواده‌م و عاقبت بخیریمون.
– یه آرزو برای اطرافیانت؟
◇الهی که تنتون همیشه سلامت و حال دلتون همیشه خوب باشه
– یه آرزو برای تک رمان؟
◇آرزو میکنم انجمن تک رمان همیشه رو به پیشرفت حرکت کنه و بزرگترین و پرطرفدارترین انجمن رمان نویسی باشه:)
– نظرتون درباره‌ی تک رمان؟
◇خونه‌ای پر از صمیمیت و دوست‌های زحمتکش، مهربون و با‌معرفت
– با توجه به اینکه مدیر ارشد هستی، نظرت راجب مدیران و عملکردشون چیه؟
◇همه مدیرانمون و کاربرهایی که رنک دارن و فعالیت می‌کنن واقعا مسئولیت پذیر هستن و همه‌شون همه تلاششون رو می‌کنن که نظم تو تالارشون درجریان باشه و کارشون به بهترین شکل خودش انجام بشه.
واقعا ممنونم از زحماتشون و بهشون خسته نباشید میگم.
– چطور همیشه انقدر مهربون و محترمانه برخورد می کنی و برای حفظ روحیه خودت چه کار می کنی؟
◇لطف دارین. خب منم یه جاهایی ناراحت یا عصبانی میشم ولی کینه‌ای نیستم و ناراحتیم زود تموم میشه و مهمتر از همه همیشه این رو به خودم یادآوری میکنم که قرار نیست همه از من خوششون بیاد یا من همه رو دوست داشته باشم، درهر حالتی باید احترام طرف مقابلم رو حفظ کنم.
_ بهترین هدیه ای که می تونی از انجمن بگیری چیه؟
◇اگه هدیه از طرف خود انجمن باشه، بهترین هدیه‌اش شاهد موفقیت‌هاش بودنه و
اگه از طرف کاربران انجمن باشه، فعالیت زیاد و همیشگیشون برام بهترین هدیه‌ست
و اگه از طرف دوستانم باشه، دوست دارم یه روزی از نزدیک ببینمشون
– و حرف آخر؟
◇الهی که خدا هیچ وقت نظرشو از زندگیمون برنداره و امیدوارم همه یه روزی تو دنیایی سرشار از شادی، دوست‌داشتن، صداقت، سلامتی، موفقیت و حس خوب زندگی کنیم.
