مسافرکشی میکرد..
راننده دنده میکشید
از اینجا تا آنجا
مسافر میکشید..
از اینجا
ماشین گ*از میکشید..
مسافر سیگار میکشید..
مانده به آنجا
راننده ترمز میکشید..
خسته بود
خمیازه میکشید..
ماشین
بنزین
روغن
آب می کشید..
راننده از ماشین کار میکشید..
مسافر پول میکشید..
مسافر پیاده میشد ..
مسافر ها
رفیق
نیمه راه بودند..
مسافری نبود ..
ماشین دلش میگرفت
ماشین میخوابید..
راننده خمیازه میکشید..
راننده پول میکشید..
یدک کش ماشین را میکشید..
راننده دیگر
مسافر نمیکشید
از کار دست میکشید..
وقت کشی میکرد..
راننده دنده میکشید
از اینجا تا آنجا
مسافر میکشید..
از اینجا
ماشین گ*از میکشید..
مسافر سیگار میکشید..
مانده به آنجا
راننده ترمز میکشید..
خسته بود
خمیازه میکشید..
ماشین
بنزین
روغن
آب می کشید..
راننده از ماشین کار میکشید..
مسافر پول میکشید..
مسافر پیاده میشد ..
مسافر ها
رفیق
نیمه راه بودند..
مسافری نبود ..
ماشین دلش میگرفت
ماشین میخوابید..
راننده خمیازه میکشید..
راننده پول میکشید..
یدک کش ماشین را میکشید..
راننده دیگر
مسافر نمیکشید
از کار دست میکشید..
وقت کشی میکرد..
آخرین ویرایش: