جهنم ست
برای مرد و زنی
که پدرتر و مادرترند
و آنقدر از خود گذشتند
که خود را جا نهادند
در جهنمی که
هرروز میمیرند..
وقتی زنده میشوند
میگویند:
مگر هدیه های خدا
را میشود پس داد ؟!
هم خدا عاشق ست
هم ما عاشق ..
خدا ما را دوست دارد
و ما هدیه ها را ..
یعنی
اینقدر مهرشان
پررنگ و ننگین ست ؟
که تاوان دارد ؟
فرزندان
لطیف و معصوم
ولی ناخواسته آزارگر..
جهنم د*اغ و د*اغتر
از گوشه و کنار
بر هیزمها افزوده تر ..
ندای د*اغ دلشان :
..آتش بگیر
تا که بفهمی
چه میکشم ..
آتشی که با
سیلی و ب*وسه
خنک تر میشود آیا ؟؟
و رام میکند
آتش
عشق را
یا عشق آتش را ؟!
پ د ر
م ا د ر
خاکسترهایی
که خاکستری
دیدند دنیا را
ولی
که پاره های
تنشان
دنیا را
یک نقاشی
ترسناک متحرک
که جیغ میکشد
در سرشان..
و هجوم میبرد
بر آنها چون
کابوس..
دخترک
ساکت
وامانده در خود
پسرک پرخروش
وقت شنیدن ندارد
در خود گمشده اند
و عقب مانده اند
از زندگی..
اوتیسم
اوت یسم
فلسفه بیرون مانی
از بازیهای زندگیست..
ناشناخته ای
در دنیای آشنای انسانی ..
و پدر و مادری
که هرروز
در زمین بازی میمیرند
و زنده میشوند..
پ د ر
م ا د ر
د خ ت ر
پ س ر
ا و ت ی س م
آیا با هم به خط پایان میرسند ؟؟
یا در آرزوی یک رهایی
یک پریدن
هرکدام ؟
چه تلخ و چه شیرین ؟؟
و
عشق
تاوان سنگینی ست
که گاهی
به جهنم میبرد ما را ..
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان