ننگ بر سیاست
وای بر تعصب
آه با تأسف..
های با تأثر..
مرگ بر آورنده مرگ ..
این جا وسط دنیا
قدمگاه عزرائیل ست
و زبانه های آتش
همیشه برافروخته اند..
ننگ به جغرافیایی
که هرروز تاریک میشود
تاریخ می شود
و تکرار میشود..
از جنگ تا جنگ..
هرروز
انسانیت میمیرد ..
مظلوم قربانی میشود..
ظلم پیروز میشود..
و آزادی کابوس میشود..
چه کسی
آتش جنگ را
بر می افروزد ؟؟
چه کسی
پشت آن تانک ست؟
اسلحه و موشک
بدست چه کسانی
شلیک میشوند ؟
آنها میبینند
میان خاک و آتش و دود
خشم مردان قسم خورده را ؟
اشک مادران سرسپرده
و آه کودکان زیر آوار را ؟
براستی که آنجا مقدس ست ..