مشاعره مشاعره با اشعار حافظ

[zahra jafarian]

سلام عزیزان دل
توی این بخش فقط با اشعار حافظ مشاعره می کنیم و هر کسی باید با آخرین حرف شعری که نفر قبلی فرستاده یه شعر از حافظ بگه
مثال:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها


ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟
وی مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت؟

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

سلام عزیزان دل
توی این بخش فقط با اشعار حافظ مشاعره می کنیم و هر کسی باید با آخرین حرف شعری که نفر قبلی فرستاده یه شعر از حافظ بگه
مثال:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها


ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟
وی مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت؟

تیری که زدی بر دلم از غمزه، خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[گلبرگ]

تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همــی سپرم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همــی سپرم

مرا عهدیست با جانان که تا جان در ب*دن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[فلورا.]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در ب*دن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

نام من روزی رفتست بر ل*ب جانان به سهو

اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[فلورا.]

نام من روزی رفتست بر ل*ب جانان به سهو

اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز

ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[فلورا.]

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است
دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است
دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است

تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم

تبسمی کن و جان بین که همــی سپرم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان