شعر اشعار نوای ارغوان| سکینه حمیده دل کاربر انجمن تک رمان

ساعت تک رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
88
لایک‌ها
680
امتیازها
53
کیف پول من
8,120
Points
39
خالقا امشب جهانم را ز من آزاد کن

بر زبانم روز و شب، راز خودت فریاد کن

آنکه خواهی و بگویی و بپویی سر به سر

وانکه پرسی و بدانی و نخواهی تن به تن

زان همه انگاره های بی شمارت را بگوی

وان همه فواره های بی مثالت را بجوی

زین که دانی این تن روئین تنت را ای حقیر!؟

بخشش و لطف خدایت بر تو بودا این جبین...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
88
لایک‌ها
680
امتیازها
53
کیف پول من
8,120
Points
39
باز باران شبانه

می خورد بر بام خانه

خانه ات کو، لانه ات کو؟

آن دل ویرانه ات کو؟

داستان کودکی کو؟

مشق های زورکی کو!؟

یادم آید روزگاران

در دل آن کوهساران

با دو پای کودکانه

در هیاهوی شبانه

می دویدم مثل آهو

می پریدم از سر کوه

زندگی را ساده دیدم

مثل یک کاشانه دیدم

کاش برگردم به خانه

با صدایی کودکانه

نغمه هایی زیرکانه

با نشاطی دلبرانه...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
88
لایک‌ها
680
امتیازها
53
کیف پول من
8,120
Points
39

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
88
لایک‌ها
680
امتیازها
53
کیف پول من
8,120
Points
39
دادی زندم بر باد

دستی زندم بر خاک

فوتی بدمد بر جام

جامی بزند بر گام

گامی که رسد بر راه

راهی که شود هموار

روزی که تو خواهی بود

آن روز گلستان هاست...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
88
لایک‌ها
680
امتیازها
53
کیف پول من
8,120
Points
39
به قلم کشیدم درد را

تکه ای از خاطرات سرد را

پیله ای از ج*ن*س زخم های کهن

ناله ای وز قلب های پر ز غم

آن بگفت زخم تنت بهر چه بود؟

وان همه فواره های بی وجود

سخنم با قلب خویش صادق نبود

گر صداقت بود زین مبهم نبود

قاضیا بهر قضایت واگذارم درد را

تا بگویی زین همه خاطرنشان تلخ را

تا بدانی و بدانم نغمه های سرد را

تا تو جوئی و تو پوئی تعنه های سخت را...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا