مشاعره مشاعره آزاد با اشعار

Matthew · 2024-04-23

vahedi گفت:
یارا ننشستی یک شب به پایم
تو بگرفتی هرچی هست از جانم

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

vahedi · 2024-04-23

SilveRwinG گفت:
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

تا دل نشود عاشق، درکی نیست از حال یه عاشق
یا رب مبادا حس‌کند، درک‌کند کسی حال یه عاشق

Matthew · 2024-04-23

vahedi گفت:
تا دل نشود عاشق، درکی نیست از حال یه عاشق
یا رب مبادا حس‌کند، درک‌کند کسی حال یه عاشق

قدش به درخت سرو می‌ماند راست

زلفش به رسن، که پای بند دل ماست

vahedi · 2024-04-23

باز ت؟

تماشایت می‌کنم روزی هزار بار
شکرش می‌کنم بابتت روزی هزار بار

Matthew · 2024-04-23

vahedi گفت:
باز ت؟
تماشایت می‌کنم روزی هزار بار
شکرش می‌کنم بابتت روزی هزار بار

روشنیِ طلعتِ تو ماه ندارد
پیشِ تو گُل، رونقِ گیاه ندارد

vahedi · 2024-04-23

دگر بعد تو عاشقی ممنوع زندگی ممنوع دیوانگی ممنوع است

Matthew · 2024-04-23

vahedi گفت:
دگر بعد تو عاشقی ممنوع زندگی ممنوع دیوانگی ممنوع است

تلخ کنی د*ه*ان من قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی

vahedi · 2024-04-23

SilveRwinG گفت:
تلخ کنی د*ه*ان من قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی

یادم معطر میشود وقتی که یادت میکنم
ای یاد تو مستانگی هشیار مگذارم مرا

Matthew · 2024-04-23

vahedi گفت:
یادم معطر میشود وقتی که یادت میکنم
ای یاد تو مستانگی هشیار مگذارم مرا

ای ساربان آهسته رو کارام جانم میرود
ان دل که با خود داشته ام با دل ستانم میرود