Zahra jafarian
صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
اوایل فکر میکردم بیستوپنج سالت باشد،
مجرد باشی،
میگفتم چطور میتواند به اینهمه کار برسد!
بعدها...
وقتی فهمیدم نزدیک به پنجاه سال سن داری و بچه هم داری،
همهچیز برایم عجیب بود.
میدانی بهار
در تو یک بهار، زیر خاکها دفن شده
قسم میخورم وقتی آن بهار کشف شود،
وقتی بهار وجودت را فعالش کنی،
هزاران شکوفه از تنت خواهد رویید!
هر کدام از واژههایی که میگویی عطر رز و مریم و یاس میگیرند
و آن روز،
آن روز موهایت اصیلترین خورشید جهان است
خورشیدی که تمام آدمها
از تمام شهرها میآیند
تا به امید دیدن لمس این خورشید طلایی
فقط چند لحظه موهایت را از دور با نگاهشان لمس کنند
آن روز، آدمها طاقت لمس تو را نخواهند داشت!
تو بسیار عمیق و آتشین هستی
هر کسی نمیتواند موهایت را لمس کند و زنده بماند
میدانی چرا؟
میدانی چرا اصلا ادمها از خدا میترسند؟
چون در برابر خدا با خود واقعیشان روبرو می شوند
و این برایشان ترسناک است
بهار،
هر کس موهایت را لمس کند
از تو هدیهای دریافت میکند
که به واسطهی دریافت آن وجودش شکوفا خواهد شد
هر کسی طاقت شکوفا شدن ندارد
باور کن!
من هم از لمس موهای تو میترسم و اضطراب دارم؛
ولی لمس میکنم؛ یک روز لمسشان میکنم.
">#گیلاس_نوشت
مجرد باشی،
میگفتم چطور میتواند به اینهمه کار برسد!
بعدها...
وقتی فهمیدم نزدیک به پنجاه سال سن داری و بچه هم داری،
همهچیز برایم عجیب بود.
میدانی بهار
در تو یک بهار، زیر خاکها دفن شده
قسم میخورم وقتی آن بهار کشف شود،
وقتی بهار وجودت را فعالش کنی،
هزاران شکوفه از تنت خواهد رویید!
هر کدام از واژههایی که میگویی عطر رز و مریم و یاس میگیرند
و آن روز،
آن روز موهایت اصیلترین خورشید جهان است
خورشیدی که تمام آدمها
از تمام شهرها میآیند
تا به امید دیدن لمس این خورشید طلایی
فقط چند لحظه موهایت را از دور با نگاهشان لمس کنند
آن روز، آدمها طاقت لمس تو را نخواهند داشت!
تو بسیار عمیق و آتشین هستی
هر کسی نمیتواند موهایت را لمس کند و زنده بماند
میدانی چرا؟
میدانی چرا اصلا ادمها از خدا میترسند؟
چون در برابر خدا با خود واقعیشان روبرو می شوند
و این برایشان ترسناک است
بهار،
هر کس موهایت را لمس کند
از تو هدیهای دریافت میکند
که به واسطهی دریافت آن وجودش شکوفا خواهد شد
هر کسی طاقت شکوفا شدن ندارد
باور کن!
من هم از لمس موهای تو میترسم و اضطراب دارم؛
ولی لمس میکنم؛ یک روز لمسشان میکنم.
">#گیلاس_نوشت
کد:
اوایل فکر میکردم بیستوپنج سالت باشد،
مجرد باشی،
میگفتم چطور میتواند به اینهمه کار برسد!
بعدها...
وقتی فهمیدم نزدیک به پنجاه سال سن داری و بچه هم داری،
همهچیز برایم عجیب بود.
میدانی بهار
در تو یک بهار، زیر خاکها دفن شده
قسم میخورم وقتی آن بهار کشف شود،
وقتی بهار وجودت را فعالش کنی،
هزاران شکوفه از تنت خواهد رویید!
هر کدام از واژههایی که میگویی عطر رز و مریم و یاس میگیرند
و آن روز،
آن روز موهایت اصیلترین خورشید جهان است
خورشیدی که تمام آدمها
از تمام شهرها میآیند
تا به امید دیدن لمس این خورشید طلایی
فقط چند لحظه موهایت را از دور با نگاهشان لمس کنند
آن روز، آدمها طاقت لمس تو را نخواهند داشت!
تو بسیار عمیق و آتشین هستی
هر کسی نمیتواند موهایت را لمس کند و زنده بماند
میدانی چرا؟
میدانی چرا اصلا ادمها از خدا میترسند؟
چون در برابر خدا با خود واقعیشان روبرو می شوند
و این برایشان ترسناک است
بهار،
هر کس موهایت را لمس کند
از تو هدیهای دریافت میکند
که به واسطهی دریافت آن وجودش شکوفا خواهد شد
هر کسی طاقت شکوفا شدن ندارد
باور کن!
من هم از لمس موهای تو میترسم و اضطراب دارم؛
ولی لمس میکنم؛ یک روز لمسشان میکنم.
#گیلاس_نوشت🍒
آخرین ویرایش توسط مدیر: