در سپتامبر سال ۱۹۴۴، دستههای ارتش شوروی با ورود به یوگسلاوی باعث عقبنشینی برقآسای گروههای اف و ای در یونان، آلبانی و یوگسلاوی شدند، پیش از این که از هم جدا شوند.[۲۶۴] با این حساب، کمونسیتهای پیشرو پارتیزان تحت رهبری مارشال جوسیپ بروز تیتو، که در سابقه خود رهبری موفقیتآمیز گروههای مبارز چریکی علیه اشغالگریها را از سال ۱۹۴۱ در دست داشت، بخش عمده یوگسلاوی را به کنترل خود درآورد و اقدامات علیه نیروهای آلمانی در جنوب را با تأخیر مواجه کرد. در شمال صربستان، ارتش سرخ، با مایت محدود نیروهای بلغاری، در آزادسازی مشترک پایتخت بلگراد در ۲۰ اکتبر به پارتیزانها کمک کرد. پس از چندی، شوروی حمله گستردهای را علیه مجارستان تحت اشغال آلمان انجام داد که تا سقوط بوداپست در فوریه ۱۹۴۵ ادامه یافت.[۲۶۵] برخلاف توفیقات فراوان شوروی در بالکان، مقاومت تند تیز فنلاندیها علیه حملات شوروی در کارولین ایسموس، اشغالگری شوروی را دفع کرد و در شرایطی متعادل آتشبس شوروی و فنلاند را منجر شد،[۲۶۶] هرچند فنلاند ناچار به اعلان جنگ علیه متحد سابق خود، آلمان نازی، گردید.[۲۶۷]