کامل شده دلنوشته ی سقوط یک رویا | Leopard کاربر انجمن تک رمان

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ملیحه کرمی

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-16
نوشته‌ها
319
لایک‌ها
3,397
امتیازها
63
محل سکونت
انزلی
کیف پول من
0
Points
0
باید رفت. باید گذشت. گاهی نباید ندید. گاهی نباید بشنوی. گاهی باید فرار کرد. گاهی باید دل برید. چقدر این گاهی ها هر از گاهی به داد آدم میرسن! مثلا من هر از گاهی وقتی از فکر کردن به دنیا و مکافاتش خسته میشم میزنم تو کار خل بازی. یادمه تو میگفتی عاقلی که گاهی دیوونه نشه باید بهش شک کرد.
امروزم من از نبودنت خسته شدم و زدم تو فاز خل بازی. از خنده ته دلی هام خبری نبود ولی حالم با دیوونگی هام خوب بود. بدون تو زده به سرم.
اره زده به سرم. آدم دلتنگ دیوونه نمیشه؟ راستی یکم برای کشورمون دعا کن. آخه تو دلت پاک بود واسه هر کسي دعا میکردی می‌گرفت. حالا هم واسه مملکت مصیبت زده مون دعا کن.
نه مملکت رو ولش کن! برای من دعا کن که زده به سرم! آره...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ملیحه کرمی

ملیحه کرمی

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-16
نوشته‌ها
319
لایک‌ها
3,397
امتیازها
63
محل سکونت
انزلی
کیف پول من
0
Points
0
خدایا ،
گاهی پایین بیا. گاهی بشین روبروم، گاهی بیا بشین که کلی ازت سوال دارم. خدایا چرا با من سر لج داری؟ خدایا چرا خوشی بمن نیومده، خدایا خوابی؟ هستی؟
چرا هر وقت خندیدم یه بلایی سرم آوردی که دلم تا ابد و یک روز خون شه؟ این شرط انصاف اینهمه بلا نازل کنی چراشو بپرسم سکوت کنی؟ اشک هام رو دوست داری؟ زجه زدن هام ل*ذت بخش برات؟ از بغض خفه شدم هام چی؟ قلبم مچاله میشه از غصه احساس رضایت میکنی؟ میگن مهربونی چرا با من لجی؟ من چیکارت کردم؟ من چه بدی ای بهت کردم. چرا زندگیم رو جهنم کردی، تاوان چیو داری میگیری چرا یکی یکی خوبای زندگیم رو جلوم شکنجه میکنی خدایا بگو تقاص چی رو میگیری که رویاهام رو از عرش پرت میکنی پایین تا خورد بشن تا نیست بشن. خدایا تو قیامت اگر بگی تو دنیا چرا این کارو کردی اگر دست و پا و دهنم رو ببندی با دلم بهت میگم که بهم بد کردی با دلم بهت میگم که چقدر ادمهات منو اذیت کردن. خدایا تو به من و دلم بدهکاری، خنده هام رو خوشبختی هام رو بدهکاری. تو به من جونه تکیه گاهی که ازم گرفتی رو بدهکاری! خدایا دنیام رو گرفتی رویام رو گرفتی این جون رو نمیخوام... این نفس هارو نمیخوام. خدایا بسه بیا پایین بغلم کن بگو چرا با من سر لجی بگو دل کیو شکستم که تو داری حرفای ناگفته رو سر من فریاد میزنی. خدایا خیلی خستم. دنیات ارزش نداره... میگن تو خدایی میکنی میگن یکی گریه میکنه تو اشک هاش رو می‌شماری خدایا با گریه هام دنیا رو آب برده تو کجایی...؟!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ملیحه کرمی

ملیحه کرمی

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-16
نوشته‌ها
319
لایک‌ها
3,397
امتیازها
63
محل سکونت
انزلی
کیف پول من
0
Points
0
سر از کار چشمات هیچ کس در نیاورد.
منم در نیاوردم. چشمات دنیام بود. دنیام رو گرفتی. صدات امیدم بود امیدم رو گرفتی. آغوشت آشیونه ام بود آواره ام کردی. دلم قرص به بودنت بود پشتم به دیوار وجودت گرم بود آوار شدی ریختی رو سرم.
دستات یه روزی اشک هام رو پاک می‌کرد حالا شدی اشک تو چشمام و هر شب میفتی پایین.
واسه من همیشه کار زمونه برعکس بوده و هست اما قسمتم تا ابد و دهر این شد که این چشم ها اینقدر گریه کنن و به راهت بشینن تا کور شن.
خیلی نامردی. خدا هم از تو نامرد تره. دلم تنگه نه تو هستی نه خدا... دلم میخواد مثل یه شمع بسوزم آب شم. البته سوختم خاکسترمم باد برده ولی روحم به جسمم سنگینی میکنه. دلم میخواد دست ببرم و مغزم رو بکشم بیرون یه قسمتی رو که تو و خاطراتت توش موندین ببرم بندازم دور.
ولی دلم نمیاد. آخه خاطرات خوشت دلخوشیمه. اگر اونم نباشه دیگه هیچوقت لبخند نمیزنم. ولی لبخند میخوام چیکار وقتی جز گریه چیزی توی دنیای نداشته ام وجود نداره...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ملیحه کرمی

ملیحه کرمی

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-16
نوشته‌ها
319
لایک‌ها
3,397
امتیازها
63
محل سکونت
انزلی
کیف پول من
0
Points
0
صدای آب، صدای دریا، من تنها، تنها دلم!
صدای بارون، صدای رعد، من تنها، تنها دلم!
صدای تو، صدای سکوت، من تنها، تنها دلم!
صدای غم، صدای زجه، من تنها، تنها دلم!
یه درد بی درمون، یه پادزهر زهر آلود، من تنها، تنها دلم.
بعد تو هیچ کس یار نشد، مرهم نشد، من تنها، تنها دلم.
بعد تو دنیا، دنیا نشد، هیچ سازی دیگه کوک نشد، من تنها، تنها دلم!
یه پادکست مونده یادگاری، جهان بعد تو سکوت کرده، دلم به هیچ سازی نمیرقصه، من تنها، تنها دلم.
اره من تنها...
تنها دلم...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ملیحه کرمی

ملیحه کرمی

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-16
نوشته‌ها
319
لایک‌ها
3,397
امتیازها
63
محل سکونت
انزلی
کیف پول من
0
Points
0
تیره تر از حال دلم، تیره تر از روزهایم مگر رنگی هست. یک دل غمگین، یک بیمار روی تخت بیمارستان! یک دنیا گله از خدا. تو یادگار عزیزترین گرانبها ترین انسان زندگی منی.
بغض گلویم را می‌فشارد. عذاب وجدان، وجدان خسته ام را بی نفس تر می‌کند.
کاش تو را بمن نمیسپرد مردی که جنگل چشمش جنگل های سبز شمال بود و صدایش ترنم فریاد یک کودک زجر کشیده در باد...
کاش این قدر شبیه او نبودی! کاش این قدر لج بازی هایت با او یکی نبود. کاش این قدر چشمانت گیرا و مظلوم نبود. در چشمانت چه داری که امروز که آن مرد تورا شکنجه کرد وقتی زنگ زد و گفتم تو بیماری آن طور پشت تلفن گریه کرد.
تو یک شکنجه گر زندان را با چشمانت اغوا کردی... وای از من و وای از دلم که سالهاست اغوای توست!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ملیحه کرمی

ملیحه کرمی

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-16
نوشته‌ها
319
لایک‌ها
3,397
امتیازها
63
محل سکونت
انزلی
کیف پول من
0
Points
0
ودیگر حتی آرزوی یک مرگ آبرومندانه هم نمی‌کنم. دیگر حتی چای تلخ هم با تلخی روزگارم سازگار نیست. بعد تو دیگر رمان هایم را کنار گذاشتم، از تو نوشتن برایم سنگین است. دلنوشته هایم... آن ها هم دردم را تسکین نمی‌دهند. به رسم عادت فقط قلم آواره شده و میدود! بعد تو قهقهه هایم استخاره می‌کنند. بعد تو سجاده هم خیس است از نم باران چشم هایم.
اما دیگر نه... بعد تو سجاده ام هم تنها شده. دیگر دل دماغ التماس به خدا را ندارم. بعد تو همه چیز تیره است. روزهایم در تقویم بی برگی زمستان متوقف شده و بهاری برایش نیست.
علیرضا قربانی در کنسرتش خواند من در این گوشه ی تاریک که از دنیا بیرون است آسمانی به سرم نيست. می‌دانی آن شب حس کردم آسمانی به سر من هم نیست. چگونه می‌شود یک نفر فقط یک نفر است اما برای خود جهانیست! که وقتی می‌رود انگار جهان تمام می‌شود. این روزها پریشانم و این را همه می‌بینند. یکی تعجب می‌کند یکی نصیحت! کاش همه بدانند تو تمام شدنی نیستی.
اما من تمام شده ام از نبودنت. سوختم خاکسترم را باد برد...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ملیحه کرمی

ملیحه کرمی

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-16
نوشته‌ها
319
لایک‌ها
3,397
امتیازها
63
محل سکونت
انزلی
کیف پول من
0
Points
0
گاهی وقتا که دلم میگیره میشینم خاطره بازی می‌کنم. به هر کسی که شبیه توعه فکر میکنم. به هر کس که تورو برام تدایی کنه.
جدیدا همه چی عجیب غریب شده. همه ی یادگاری هایی که برام گذاشتی یا خ*را*ب میشن یا گم.
از اینجا میفهمم که دارم خودتو و خودمو اذیت میکنم و تو با ز*ب*ون بی زبونی بهم میخوای بفهمونی که بهتره دست بکشم.
اما اگر دنیا هم به آخر برسه، اگر فقط یک نفس باقی باشه، یادت تو قلبم، صدات تو گوشم و عشقت تو روح و جونم باقی میمونه.
روحم هنوز زخمی از نبودنت اما این روزا صبور ترم. ساکت ترم. میدونم تا ابد و یک روزم که باشه تو هوامو داری ، دستام رو میگیری و تا دنیا دنیاست تو گوش منو دنیا میگی که دوستم داری.
تو آسمون ها واسه صبور تر شدنم دعا کن. هر چی از تو بنویسم بازم قلم نفس کم میاره. حرفام رو ازین به بعد دیگه تو دفتر قلبم مینویسم و این دلنوشته ها اینجا بمونن به یادگاری. ببین تو یادگاری هات رو گرفتی نامرد! هدیه هات رو پس گرفتی ولی من نوشته های قلم درد کشیده ام رو برات یادگاری میزارم....
پایان
25 دی ماه 1398
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ملیحه کرمی

فاطمه تاجیکی✾

موسس سابق انجمن تک رمان
کاربر افتخاری
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-10
نوشته‌ها
1,390
لایک‌ها
21,000
امتیازها
118
سن
24
محل سکونت
قلب دخترم...
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
7,321
Points
142
با تشکر از زحمات شما نویسنده عزیز دلنوشته بر روی سایت قرار گرفت:
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : فاطمه تاجیکی✾
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا