The Harvest
The silver rain, the shining sun,
The fields where scarlet poppies run,
And all the ripples of the wheat
Are in the bread that I do eat.
So when I sit for every meal
And say a grace, I always feel
That I am eating rain and sun,
And fields where scarlet poppies run.
Alice C. Henderson
فصل درو :
باران نقرهای, خورشید درخشان
کشتزارهایی که خشخاشهای سرخ رنگ در انها میروند
و امواج کوچک گندم
همگی در نانی که من میخورم, گرد هم آمدهاند
پس هنگامی که بر سر هر وعدهی غذایی مینشینم
و شکر میگویم
همیشه احساس میکنم
که در حال خوردن باران وخورشید
وکشتزارهایی که خشخاشهای سرخ رنگ در انها میدوند
The silver rain, the shining sun,
The fields where scarlet poppies run,
And all the ripples of the wheat
Are in the bread that I do eat.
So when I sit for every meal
And say a grace, I always feel
That I am eating rain and sun,
And fields where scarlet poppies run.
Alice C. Henderson
فصل درو :
باران نقرهای, خورشید درخشان
کشتزارهایی که خشخاشهای سرخ رنگ در انها میروند
و امواج کوچک گندم
همگی در نانی که من میخورم, گرد هم آمدهاند
پس هنگامی که بر سر هر وعدهی غذایی مینشینم
و شکر میگویم
همیشه احساس میکنم
که در حال خوردن باران وخورشید
وکشتزارهایی که خشخاشهای سرخ رنگ در انها میدوند