• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

کامل شده تنهایی لیلا | هدیه کاربر تک رمان

  • نویسنده موضوع هدیه بانو
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 29
  • بازدیدها 2K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
عشق یعنی،
فرصت اندیشه‌ها،
در سکوت بی‌شمار رازها...
عشق یعنی،
بستن چتر نگاه،
در میان پلک‌های آشنا...
عشق یعنی،
همدم ماهی شدن،
در شکوه لحظه‌ها جاری شدن،
عشق یعنی،
یک ب*غ*ل راه امید،
یک سبد شکوفه یاس سپید،
عشق یعنی،
تار و پود زندگی،
من و تو، ما شدن به سادگی!

(لیلاصفائی)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
رویا را باید،
برای رسیدن به آرزوی محال محروم کرد
و باز باید کرد،
راه را برای عبور به وسعت خیال...
آشنا باید کرد پاها را با لبه نازکِ تیغ،
شِکوه باید‌کرد از بخت سیاه،
تا که آرام نگیرد مرغ شوم، بر دیوار...

(لیلا صفائی)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
دل و جان را به یک‌باره به دریا بزنید!
و غرق باید شد،
در امواج بی‌صدا...
باید،
به دار آویخت،
سکوت را،
از زبان کوچک حلق...
و نشنیده گرفت،
صدای پای غرور را؛
هنگام عبور از حصر لجوج...

(هدیه صفائی)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
از سر عجز...
در پیچ‌وتاب زراندود زندگی،
آن‌سوی ردپای خیال،
در راهروی سیاه كوچه انتظار،
ایستاده است جوانکی محزون
و زمزمه می‌کند؛
بی‌هدف،
و خراش می‌دهد سکوت را،
باشمارش معکوس اعداد؛
یک،
دو،
سه...

(لیلا صفائی)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
باید با چشمان بسته،
سیب را نشانه گرفت و...
با کمک سایه،
ازدیوار خانه بالا رفت.
باید،
بر سر تلهٔ نیستی،
فریاد فقر را سر داد،
و مرگ را با آ*غ*و*ش باز پذیرفت؛
وقتی که هیچ‌کس،
جز خودت، با تو همدم نیست...

(لیلا صفائی)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
با تو ولی تنها...
با تو ولی تنها، راهرو‌های خاموش انتظار را بی‌هدف سپری می‌کنم...
با تو ولی تنها، در صحرای جنون، سراب رسیدن به خوشبختی را با تمام وجود حس می‌کنم...
با تو ولی تنها، در طاقچه یادت شمع می‌شوم و ل*ذت سوختنم را تجربه می‌کنم...
با تو ولی تنها، ناظر شکستن و غرق شدن زرورق لحظه‌های بی‌کسی‌ام می‌شوم...
با تو ولی تنها، حس مشترک را اسیر موج‌های پر تلاطم می‌سازم...
با تو ولی تنها، در فراقت، اشک حسرت می‌ریزم...
با تو ولی تنها، غزل مبهم عشق، شعر« با من‌ بمان» را زمزمه می‌کنم...
با تو ولی تنها، سکوت را بازیچه لحظه‌های به یاد ماندنی‌ام می‌سازم...
با تو ولی تنها، محو عبور گذشته‌های به یاد ماندنی‌ام می‌شوم...
با تو ولی تنها، محو عبور گذشته‌های خوش با تو بودن می‌شوم...
با تو ولی تنها، بی‌گدار سر به شانه‌های بی‌کسی و دل به دریای اسیر در امواج پرتلاطم می‌گذارم...

(لیلا صفائی)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
بی تو...
بی تو زندگی را در جام لحظه‌ها تهی می‌کنم،
بی تو لحظه‌های خوش آینده را تار و تاریک می‌بینم،
بی تو سردی عشق را با تمام وجودم حس می‌کنم،
بی تو خاطرات شیرینم را در شط حوادث تنها می‌گذارم،
بی‌ تو مرز بودن یا نبودن را حس نمی‌کنم،
بی‌ تو شانس زندگی و زنده ماندن را در ق*مار عشق می‌بازم،
بی‌ تو لیلی‌وار در صحرای بی‌کسی‌ام به دنبال مجنون عشق می‌گردم،
بی‌ تو شمع وجودم ل*ذت سوختنم را از دست می‌دهد،
بی تو در مرداب بی‌کسی و تنهایی دست و پا می‌زنم،
بی تو چکاوک‌ها نغمه عشق سر نمی‌دهند،
بی تو سکوت را چاشنی لحظات سخت و طاقت فرسا می‌کنم،
بی تو آرزوهای دست نیافتنی‌ام را در پالان دل‌ها تنها می‌گذارم،
بی تو همه هیچم، همه پوچ...

(لیلا صفائی)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو

هدیه بانو

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-05
نوشته‌ها
514
لایک‌ها
3,638
امتیازها
73
سن
20
کیف پول من
6,102
Points
783
فرصت از دست رفته...
بوی پیچک تنهایی،
بوی خزه فراموش شده،
و بوی علف‌های هرز در باغچه لبریز از گل...
هیچ صدایی به گوش نمی‌رسد؛
نه آهنگی از شوق،
نه ترانه بارونی باران در ناودان،
و نه آواز نی چوپان در صحرای خشک،
و نه چهچهٔ بلبل عاشق...
همه چیز تاریک است؛ تاریکِ تاریک،
حتی روز روشن با درخشش خورشید در مقابل دیدگان لبریز از نگاه هیچ چیز دیده نمی‌شود.
هر جا پا می‌گذاری،
بوی تنفر، بوی انزجار،
به مشام می‌رسد...
دیگر فرصتی برای گام‌های بعد نیست؛ حتی یک گام!
باید رفت...
باید مسافر جادوهای گرم شد...
به قول سهراب:
چشم‌ها را باید شست،
جور دیگر باید دید.

(لیلا صفائی)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : هدیه بانو
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا