...از سبیل سفیدش گرفته تا دم جنبنده انتهای ب*دن براقش یکپارچه انرژی بود.
گربه نیز در باغ بود ولی ابداً مانند سوفی متوجه هستی خود نبود.
همین که سوفی به موجودیت خویش اندیشید این فکر به مغزش راه یافت که وجودش دائمی نیست با خود گفت حال در جهانم، ولی روزی دیگر اینجا
#دنیای_سوفی
#سارینا
#انجمن_تک_رمان