با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
...لبخند بزنم. اما تا آن روز، من به امید زندهام، به امید روزی که دوباره تو را ببینم.
اشکهایم را میپوشانم، اما نمیتوانم احساساتم را پنهان کنم. اینها هستند که مرا زنده نگه میدارند، اینها هستند که به من قدرت میدهند تا به زندگی ادامه دهم.
#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#زخم_های_پنهان
#انجمن_تک_رمان
...این درد…
این درد چگونه با من خواهد زیست؟
پس بگذار تا در این شب تاریک،
با سایههایم به گفتگو بنشینم.
شاید روزی، در یکی از این گفتگوها،
صدای تو را بشنوم.
شاید روزی، دوباره در آ*غ*و*ش تو بیفتم،
و دیگر هیچ سایهای نتواند مرا از تو دور کند.
#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#زخم_های_پنهان
#انجمن_تک_رمان
...دردناک باشند.
زیرا این خاطرات، نشانهای از عشق ما هستند؛
عشقی که حتی در میان غم و اندوه، همچنان میدرخشد.
ای کاش میتوانستم دوباره تو را ببینم،
اما میدانم که تو در قلب من جاودانهای.
خاطراتی که نمیمیرند، و عشق ما همیشه زنده خواهد ماند.
#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#زخم_های_پنهان
#انجمن_تک_رمان
...گناه جدایی ماست؟
در دل شب، من به انتظار نشستهام؛
تا شاید صدای قدمهایت را بشنوم،
تا شاید طوفان عشق دوباره به جانم بوزد.
ای کاش سکوت پس از طوفان،
تنها یک خواب بود؛
و من دوباره در آ*غ*و*ش تو جا میشدم.
اما حالا، فقط سکوت است و یاد تو…
#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#زخم_های_پنهان
#انجمن_تک_رمان
...آیا میتوانم فراموش کنم؟
آیا میتوانم از این غم رها شوم؟
یا همیشه باید در این روزهای د*اغ،
به یاد تو و آن لحظههای شیرین بسوزم؟
خاطرات آن روز تابستانی،
همچون سایهای بر زندگیام نشستهاند،
و من همچنان به جستجوی تو هستم،
در دل این دنیای بیرحم.
#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#انجمن_تک_رمان...
...به ر*ق*ص درآوردی.
قلبم، که سالها در تاریکی گام میزد،
ناگهان بیدار شد.
لازم به ذکر است این مجموعه دلنوشته یک مجموعه دلنوشته دکلمه ای است و خواستار این هستم که گویندگان محترم از بنده فایل اصلی مخصوص دکلمه با احساسات و ... را دریافت کنند.
#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#زخم_های_پنهان
#انجمن_تک_رمان