آشنای غریب من!
بازگرد و برهان قلب عجز مندی را که از فراغ عشقت فریاد میدارد!
بازگرد و جان را بازگردان بر من بیجان!
بهراستی!
مگر جانت بر جانم بند نبود؟
چه شد که گسستی جان جانت را؟
#انجمن_تک_رمان
#مهدیس_امیرخانی
#افول_خور
هرچه مرا عمر است، برای آنها!
باشم ولی نفسی نباشد،
دیواری میشوم به دور از پیچکهای اطلسی!
اگر اطلسی نباشد،
همان بهتر که دیوار فرو ریزد!
#انجمن_تک_رمان
#مهدیس_امیرخانی
#افول_خور