Usage for hash tag: آتشگر_گیتی

ساعت تک رمان

  1. .Melina.

    کامل شده رمان آتشگرگیتی | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...پشت میزش بود و بلعکس همیشه مطب خیلی خالی بود. - سلام می‌تونم دکتر رو ببینم؟ - سلام گیتی، خوبی؟ آره می‌تونی بری کاری نداره. - ممنون. به سمت در اتاقش رفتم و در زدم. با اجازه دکتر وارد شدم و در رو پشتم بستم. - سلام. پرداد: سلام خوبی گیتی؟ باز هم رفتی دیدنشون؟ #آتشگر_گیتی #ملینا_مدیا #انجمن_تک_رمان
  2. .Melina.

    کامل شده رمان آتشگرگیتی | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...چرا اومدم این‌جا؟ اصلاً مگه روان‌پزشکم نگفت ازشون دور باش؟ دستم رو مشت کردم. بلند شدم و توی چشم‌های همشون نگاه کردم و جلوی پاهای همشون تُف کردم. - تف به پدری تو! تف به مادری تو! تف به عاشقی تو! مگه من بچه‌تون نیستم؟ آخه نامردا من این‌همه زجر کشیدم؛ ندیدین! #آتشگر_گیتی #ملینا_مدیا #انجمن_تک_رمان
  3. .Melina.

    کامل شده رمان آتشگرگیتی | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    مقدمه: ب*وسه از ل*ب‌های تو بر لبان مرده‌ام جان می‌دهد. #فروغ_فرخزاد #آتشگر_گیتی #ملینا_مدیا #انجمن_تک_رمان
بالا