Usage for hash tag: سلاله‌ی_جن_و_پری

ساعت تک رمان

  1. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...باریه که اون رو با چشم‌های خودم می‌دیدم. همه شیاطین و اون انسان نماها خواسته و ناخواسته تعظیم کردند. آرام جلو اومد، نگاهش به هاخان افتاد و با خشم گفت: - بی‌کفایت! و بدون این‌که ذره‌ای جابه‌جا بشه یا تکونی بخوره، هاخان رو به عقب پرت کرد و نزدیک اومد. #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی...
  2. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...یکی پس از دیگری روی زمین افتادند و جنگ برای چند دقیقه متوقف شد. آره خودشه! جواب داد. همشون رو از زیر نگاهم گذروندم. باید هم‌زمان بهشون وصل می‌شدم. چشم‌هام رو بستم و تمرکز کردم. در حدی قدرت ندارم که فرمان مرگ بدم؛ پس باید یه چیز ساده‌تر بگم؛ مثل: - تسلیم! #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی...
  3. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...اون هیولاها بیشتر می‌شد و رسیدن به هدف رو سخت می‌کرد. چند شیطان و پری آتش و رود و یخ به کمکم آمدند؛ ولی باز هم تحت محاصرهٔ شدید دشمن بودیم، دورمون حلقه زده بودند و دو به تک حمله می‌کردند. همه به‌ جز من، خسته بودند و استقامت‌شون رو از دست داده بودند. #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی #انجمن_تک_رمان
  4. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...بود رو می‌شنیدی؟ - هوم، گمونم سر و صدا زیاد بود! - اون صداها عمدیه! همون‌طور که می‌دونستیم، اون‌ها همون قدرت من، یعنی تسخیر ذهن رو دارن؛ اما برخلاف من که مستقیم به ذهن افراد متصل میشم، اون‌ها با کمک صوت این کار رو می‌کنن؛ مثل راوِنا اولین پری ذهن! #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی #انجمن_تک_رمان
  5. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...من رساند و گفت: - جلوتر نرو، درگیری خیلی شدیده! اون‌ها به هیچ‌کس رحم نمی‌کنند! نفس عمیقی کشیدم و در جواب گفتم: - نگران نباش! یه نقشه دارم، فقط مسیر رو نشون بده و من رو به آدم برسون! واران نگاه معناداری بهم انداخت و گفت: - می‌سپرمش به خودت، دنبالم بیا! #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی...
  6. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...نیستند؛ اون‌ها هم خون‌آشام و از خون من هستند. - تو تمام اون آدم ها رو کشتی، بعد حرف از عذاب وجدان هم می‌زنی؟ - آره، درسته! تک‌تک اون‌ها رو من کشتم؛ اما چون نمی‌خواستم بمیرن از خون خودم به اون‌ها دادم تا زندگی‌هاشون جاودانه بشه. من قلب مهربونی دارم! #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی #انجمن_تک_رمان
  7. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...محبت می‌کردند، قربانی عطشم به خون شدند و این بار سنگین، روح و روانم‌ رو نابود می‌کرد! اما هیچ راهی برای مردن نبود! زندگی در کنار انسان‌ها دردناک‌ترین چیزی بود که تجربه کردم! من هیچ‌جایی در دنیای جن و انس و اِلف ندارم؛ اما جایی هست که برای ما ساخته شده! #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی...
  8. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...می‌سوزند و تبدیل به خاکستر میشن. اما اون با خوردن خون من، خاکستر نشد؛ چون نیمی از اون هنوز یه پری بود. «آدم» با قدم‌هایی محکم، استوار و هیبتی مانند یه عفریت جلو اومد. دست‌هاش رو از هم گشود و با خنده‌ای هیستریک گفت: - مهمونی خوش‌آمد گوییه دیگه! درسته؟ #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی...
  9. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...که زاده نور و تاریکی بود. *** جنیان در جلوی پریان صف‌آرایی کرده بودند و نقش سپر را ایفا می‌کردند. من هم روی تخت مخصوص خودم نشسته بودم و فرماندهی ارتش رو به عهده داشتم. همگی گوش به زنگ بودیم تا ردی از آن موجودات ببینیم و بالأخره سر و کله‌شان پیدا شد! #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی...
  10. aoi sora

    کامل شده سلاله جن و پری| غزل معظمی

    ...دستور صلح و دوستی گرفته بودند، هیچ‌کدام از جایشان تکان نخورند تا حمله کنند یا از خودشان دفاع کنند. شیاطین هم با بی‌رحمی کامل تمامی پریان را قتل عام کردند؛ بعد از آن عفریت‌ها دستور حمله به سرزمین پریان رو دادند و دریایی از خون در سرزمین پریان جاری شد. #سلاله‌ی_جن_و_پری #غزل_معظمی #انجمن_تک_رمان
بالا