...سرم رو تکیه دادم به درخت پشت سرم، تا کمی آرامش بگیرم. فکری توی سرم جولان میداد که نمیدونستم عملیش کنم یا به بیتوجهی و فراموشی بسپارم.
کمی بعد همهمون دوباره به راه افتادیم.
اینقدر رفتیم تا دیگه شب شد و همه چادرها رو زدیم تا استراحت کنیم.
#بطن_دالان_تاریکی
#بهقلم_فاطمه_فتاحی
#انجمن_تک_رمان