...تکون میدادم، همراه با ریتم آهنگ مشتم رو برده بودم بالا و حرکت میدادم، همراه با ویلیام بین جمعیتی که درحال ر*ق*ص بودن، میپریدیم. انقدر رقصیده بودم که پاهام با اون کفشهای پاشنه بلند ذقذق میکردن. کمی بعد همهجا روشن شد و آهنگ هم تموم شد.
#بطن_دالان_تاریکی
#بهقلم_فاطمه_فتاحی
#انجمن_تک_رمان