...هیچ خبری از اون سایه نیست و واهمه بود که به قلبم چنگ انداخته بود.
پتو رو کشیدم تا رو سرم و زیر پتو مچاله شدم تا خوابم ببره. کمی استرس داشتم؛ ولی با امیدواری دادن به خودم و گفتن این که شاید صدای باده، هیچ سایهای در کار نیست، خوابم برد.
***
#بطن_دالان_تاریکی
#بهقلم_فاطمه_فتاحی
#انجمن_تک_رمان