#شهرزاد
من امیر رو می شناسم، می فهمم اگه شایراد بره جلو طغیان می کنه، صبرش حدی داره! با اینکه شایراد برادره منه ولی من به امیر حق میدم. باید تا قبل از اینکه این ماجرا دردسر ساز بشه کاری بکنم، مغذم دیگه کشش این ماجرا هارو نداره!
در اتاقم رو باز کردم و به مقصد اتاق شایا حرکت کردم. بعد این ماجراها...