#پارت۲۵
از تاکسی پیاده شدم و با تعجب به کافیشاپ رو به روم نگاه کردم. یعنی از اونجاهایی بود که میترسیدی بری تو و دولت یارانت رو قطع کنه. اصلاً یه چی میگم یه چی میشنوی!
بند کیفم رو سفتتر گرفتم و با تردید، آرومآروم داخل شدم. یه لحظه از خودم حرصم گرفت، آخه منِ خل چرا با یه لباس مدرسه اومدم...