Usage for hash tag: فاطمه_فتاحی

ساعت تک رمان

  1. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    ...سال انقدر تغییر کنه. اون گونشی که باهاش زندگی کرده بودم و جلو همه موش می‌شد کجا و این کجا! با اون همه محافظ و بادیگارد... . برام مشکوکه یه چیزی این وسط داره میلنگه. باید بفهمم بار کوکائین‌ها رو برای چی می‌خواد، اما به‌خاطر آیچا مجبورم براش بار آماده کنم. #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی #انجمن_تک_رمان
  2. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    ...کبریتی رو به قوطیش بکشی و سریع از آتش شعله‌ور بشه و گونش هم دقیقاً با این حرف من همین‌طوری شده بود. پوزخندی زدم که خشمش چند برابر شد. همه این‌ها از چشم‌هاش معلوم بودن. اشکان که همراهمون بود، اومد سمتم و آروم گفت: - بابا داره بدتر میشه، بهتره زیاد کشش ندیم. #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی...
  3. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۱۰ *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! *** #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی #انجمن_تک_رمان
  4. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۹ *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! *** #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی #انجمن_تک_رمان
  5. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۸ *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! *** #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی #انجمن_تک_رمان
  6. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۷ *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! *** #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی #انجمن_تک_رمان
  7. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۶ *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! *** #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی #انجمن_تک_رمان
  8. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    ...یهو پاچه من رو و زیبا رو می‌گیره، مخصوصاً من که هر وقت سر یه سری مسائل با اشکان حرف می‌‌زنم، درمورد محموله‌ها و این‌ها، فکر می‌کنه چه‌خبره و هی تهدیدم می‌کنه بار آخرت باشه پاپیچ اشکان میشی. یه‌جوری که هر کی ندونه فکر می‌کنه زنشه، اسکل. البته منم کم نمیارم. #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی...
  9. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    ...می‌رقصید، از پله‌های عمارت می‌رفت بالا و پسره از بازوش گرفته بودش. دخترهٔ خر! معلوم نبود چقدر خورده و این‌جوری سرخوش شده. کم‌کم آهنگ که تموم شد، همه رفتن سمت سالن غذاخوری، مثل این‌که قرار بود شام ب*دن و بعد از شام دوباره بساط ر*ق*ص و کیک و این‌ها شروع بشه. #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی #انجمن_تک_رمان
  10. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    ...- تورو خدا آیچا رو می‌بینی دَدیش چه تولدی براش گرفته؟ بعدش سرش رو بالا گرفت و گفت: - اوس کریم کرمت رو شکر داشتیم؟ یه بابا هم بهمون ندادی این‌جوری تولد برامون بگیره دور سرمون عین پروانه بگرده. طبق معمول زیبا داشت حس مسخره بازیش عود می‌کرد و مزه می‌پروند! #ساغر_خونین #فاطمه_فتاحی #انجمن_تک_رمان
بالا