Usage for hash tag: مهدیس_امیرخانی

ساعت تک رمان

  1. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ...ولی باز هم عطرت رایحه‌ حیات دل است! همان دلی که تاپ‌تاپ می‌کند برای شنفتنِ "فدایت شوم‌هایت" من به قربانِ قربان صدقه‌هایت! پاهایت آمدن یادشان نیست یا دلت لرزید برای گلی غیر از من؟ محبوب من! نمی‌دانی مگر؟ وقتی گلی را بچینی، بوییدن گلی دیگر حرام است!؟ #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  2. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    گفته بودمت زمانی که نیستی عطرت آکنده می‌کند، جای خالی‌ات را؟ به راستی که چند صباحی است چیزی جز عطرت را به خیال ندارم! تو از آنِ دستان بی‌تابم نیستی ولی عطر بر جا مانده از خیالت، چه‌ می‌خواهد از چند تکه شکسته، به نام قلب؟ #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  3. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ثانیه‌ها، دقیقه‌ها، ساعت‌ها یا شاید هم ماه‌ها بدون تو در گریز‌ند! با نگاهی زیرچشمی به تقویم، خیره به قاب روی طاقچه‌ام! آخرین لبخند‌ت هم در آن تصویر خشک شد! نه؟! من هم خشک و پژمرده شده‌ام، درست پس از تو! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  4. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    رفته‌ای ولی؛ گوش‌هایم صدایت را، ل*ب‌هایم اسمت را، چشم‌هایم صورتت را، تنم آغوشت را و مشامم عطرت را هرگز فراموش نخواهد کرد! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  5. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ...ژانر: تراژدی، عاشقانه بدایت: شب است و نیستی و پس از جای تهی‌ات، خو گرفته‌‌ام با عطر جامانده از تو که فریاد می‌زند؛ اندکی پیش برای من بودی! گفته بودمت که شب‌های بی‌تو چه طولانی است؟ می‌دانستی و رفتی؟ مرحبا! به راستی، می‌دانستی که عطرت رایحه زندگی بود؟ #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی...
  6. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته تاسیان من | مهدیس امیرخانی کاربر انجمن تک رمان

    تاسیان جان! امشب زیرلب بهترین‌ آرزوها را برایت نجوا می‌کنم و و ای‌کاش بهترین آرزوی قلب مهربانت، من باشم! به راستی! گفته بودم امروز آرزو بر جوانان عیب است؟! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #تاسیان_من
  7. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته تاسیان من | مهدیس امیرخانی کاربر انجمن تک رمان

    اویی که حرام کرد نگریستن بر نا*مح*رم را، نمی‌دانست آن نا*مح*رم، محرم‌تر است از تمام محرمان عالم، برای دل‌دادگان بی‌نوا؟! آخر می‌دانی چیست تاسیان جان؟! تو با چشمانت خطبه عشق خواندی بر قلبم! #انجمن_تک_رمان #تاسیان_من #مهدیس_امیرخانی
  8. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته تاسیان من | مهدیس امیرخانی کاربر انجمن تک رمان

    ...در هیاهوی روز و شلوغی‌هایش گم گشته‌ام! گویی من و شهر و مردم‌ باهم غریبه‌ایم! نگاه‌‌های براقشان می‌ستاند قلب را ز س*ی*نه‌ام، ولی نمی‌دانند که س*ی*نه‌ام فارغ از دلی است که پیش توست! تاسیانم! من امروز تنها و تنها یک چیز در خیالم باقی‌ست؛ چیزی به نام یاد تو! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #تاسیان_من
  9. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته تاسیان من | مهدیس امیرخانی کاربر انجمن تک رمان

    تاسیان من! امشب کار از داستان لیلی‌ و مجنون‌ و آن فرهاد کوه‌کن گذشت! من امشب ترک خود کرده‌ام، در جدال دوست داشتنِ؛ تو! #انجمن_تک_رمان #تاسیان_من #مهدیس_امیرخانی
  10. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته تاسیان من | مهدیس امیرخانی کاربر انجمن تک رمان

    تاسیانم! بیا و بمان و نگذار که بگویم، از جفا می‌ترسید و رفت! آخر همه را به کیش خود می‌پنداشت، آن بی‌وفا! #انجمن_تک_رمان #تاسیان_من #مهدیس_امیرخانی
بالا