خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

کامل شده اندکی هیچ| نوشین سلمانوندی کاربر انجمن تک رمان

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
نموریِ ماه،
اندکی نور،
منونِ دهر،
فروزِ فروق،
زنجِ او
به ناله و آه،
کشیده به هر سو؛
چو سورمه‌ای پهن به دو سوی ابرو!
شَود کافر،
به سان مسیحیانِ زنار آویخته!
نپیچد رسوایی؛
مگر شود رسوا...
بریزد قطره‌ای ناپاک،
چو خونی که بشورد پاکی!
فحلی مرعوب و شجاع،
که باشد پست‌ترین تن از آن!
چه باشد آخرش این رسوایی و زنار؟!
هیچ نشود و بی‌هیچ گمراه شود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
به هراس می‌افتم
و در وحشت می‌‌‌غلتم.
کابوس، می‌گیرد مرا وَ اندوه می‌بوسدم.
عجیب می‌شود زمانه‌ام.
گنگ، می‌گذرد‌ هر نگذشتنی وَ سرعت، کندی را به آ*غ*و*ش می‌کشد.
دویدن، مختصری می‌شود برای عبورش.
نمی‌فهمم و درکش ناممکن‌ترین است!
به چاله می‌اندازدم وَ افسوس را، پیش‌کش.
گذشت به هدر روزهای پر از گذشته‌ام؛
ندیدم و گنگ ماندم در این برهه‌ی گرگ صفت!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
بی‌رحم، سیلی نوش جان‌مان می‌کند، روزگاری که نیتش جز شر؛ هیچ "خیری" در پیش ندارد!
وَ عجب دست سنگینی دارد که هر بار مرا، پرتاب به گذشته می‌کند وَ فردایم را، ویران!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
منِ مانده‌ و اویِ درمانده!
نه راه رفت است و نه امکان بازگشت.
نه همی است و نه دمی،
که شوند همدمی برای ما!
هر کدام، جدا از ما و فارغ از خیال‌مان...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
دست‌‌های خالی را، باید که نو کرد.
تکه‌ای لـ*ـباس، کمی رنگ و لعاب؛
مقداری دوست داشتن هدیه‌ای باشد به جبران،
برای آن‌هایی که بودند و خالی زیستند!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
ازدحامی خفقان آور، مبتلایم کرده است به نبودت!
پنجره‌ها را باز می‌کنم، تا آسمان به داخل بیاید.
نفس‌هایم در باد گم می‌شود و عطرِ اندوه‌های شانه‌ام، پراکنده می‌شود بر روی برگ‌های خیس از یادِ باران.
پنجره‌ات بشوم، رسم آسمان بودن را بلدی؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
همه‌چیز طبیعی بود‌.
خانه را تمیز کردم و گل‌های باغچه را بارانی کردم.
پرده‌ها را به کناری زدم؛
نور پراکنده شد،
روز به داخل آمد.
مثل دیروز و هر روز،
چای را با هِل و دارچین دم کردم.
کوچه را جارو زدم،
استکان‌ها را پر کردم،
لـ*ـبخند را مهمان لـ*ـب‌هایم کردم.
اما ناخوانده‌ای پست؛ هر بار مرا به نیامدنت خطاب می‌کرد!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Noushin_salmanvandi

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
316
کیف پول من
0
Points
0
نیستی و نخواهی آمد!
آنقدر نبودت در حوالی‌ام وسیع شده‌ است؛ که جای خالی‌ات را، با یادت هم نمی‌شود پر کرد.
آن‌چنانی که خورشید نمی‌تابد، ستاره‌ها نمی‌رقصند، دریا نمی‌خواند.
وَ من، در هیچیِ این زندگانی؛ برایت خیال آمدن می‌بافم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا