واژههای تکراری من،
نبض خود را از سر میگیرند؛
دوباره روی سپیدیِ کاغذ.
من میان ازدحامی از تکرارها،
تنیدهام در افکار بیمارم.
میان گردی از وجود خیس آدمها،
به سان یک روح برای تکامل دوجسم؛
بدین نحو گیر کردهام در خفای تنهاییام.
نبض خود را از سر میگیرند؛
دوباره روی سپیدیِ کاغذ.
من میان ازدحامی از تکرارها،
تنیدهام در افکار بیمارم.
میان گردی از وجود خیس آدمها،
به سان یک روح برای تکامل دوجسم؛
بدین نحو گیر کردهام در خفای تنهاییام.
آخرین ویرایش توسط مدیر: