دلنوشته خرده های قلب شکسته | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

[علی خسروشاهی]

نام دلنوشته: خرده های قلب شکسته
نام نویسنده : علی برادر خدام خسروشاهی
ژانر : تراژدی
ناظر: .Ana.

مقدمه :
شب، آینه‌ای شکسته است،
و ماه، تکه‌ای از قلب من،
که در آسمان سرگردان است.
هر ستاره، خاطره‌ای خاموش،
که در تاریکی شب می‌سوزد.
و من، در این سکوت سرد،
به دنبال ذره‌ای از تو می‌گردم،
در میان خرده‌های شکستهٔ رویاها.

---

#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#انجمن_تک_رمان
#خرده_های_قلب_شکسته

متن مخفی: جهت کپیست

نام دلنوشته: خرده های قلب شکسته

نام نویسنده : علی برادر خدام خسروشاهی

ژانر : تراژدی



مقدمه :

شب، آینه‌ای شکسته است،

و ماه، تکه‌ای از قلب من،

که در آسمان سرگردان است.

هر ستاره، خاطره‌ای خاموش،

که در تاریکی شب می‌سوزد.

و من، در این سکوت سرد،

به دنبال ذره‌ای از تو می‌گردم،

در میان خرده‌های شکستهٔ رویاها.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

شب، آینه‌ای شکسته است،
و ماه، تکه‌ای از قلب من،
که در آسمان سرگردان است.
هر ستاره، خاطره‌ای خاموش،
که در تاریکی شب می‌سوزد.
و من، در این سکوت سرد،
به دنبال ذره‌ای از تو می‌گردم،
در میان خرده‌های شکستهٔ رویاها.

---

#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#خرده_های_قلب_شکسته
#انجمن_تک_رمان

متن مخفی: جهت کپیست

شب، آینه‌ای شکسته است،

و ماه، تکه‌ای از قلب من،

که در آسمان سرگردان است.

هر ستاره، خاطره‌ای خاموش،

که در تاریکی شب می‌سوزد.

و من، در این سکوت سرد،

به دنبال ذره‌ای از تو می‌گردم،

در میان خرده‌های شکستهٔ رویاها.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.Sarina.]

خواهشمند است قبل از تایپ شعر و دلنوشته به قوانین زیر توجه کنید:
قوانین تایپ شعر و دلنوشته:
قوانین تایپ شعر و دلنوشته | تک رمان

درخواست جلد:
دفتر درخواست جلد | تک رمان

درخواست تگِ شعر و دلنوشته:
| تاپیک جامع درخواست تگ شعر و دلنوشته |

اعلام پایان شعر و دلنوشته:
تاپیک جامع اعلام پایان شعر و دلنوشته

موفق باشید.​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

باران که می‌بارد،
تمام کوچه‌های شهر،
بوی تو را می‌گیرند.
گویی آسمان هم،
به یاد روزهای با تو بودن،
اشک می‌ریزد.
و من، در این هجوم خاطرات،
گم می‌شوم،
در میان کوچه‌هایی که،
دیگر هیچ‌گاه،
با تو قدم نخواهم زد.

---

#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#خرده_های_قلب_شکسته
#انجمن_تک_رمان

متن مخفی: جهت کپیست

باران که می‌بارد،
تمام کوچه‌های شهر،
بوی تو را می‌گیرند.
گویی آسمان هم،
به یاد روزهای با تو بودن،
اشک می‌ریزد.
و من، در این هجوم خاطرات،
گم می‌شوم،
در میان کوچه‌هایی که،
دیگر هیچ‌گاه،
با تو قدم نخواهم زد.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

پنجره باز است،
اما نه بوی تو می‌آید،
نه صدایت.
گویی تمام شهر،
در نبود تو،
به خوابی عمیق فرو رفته است.
و من، تنها بیدارم،
در این سکوت سنگین،
به یاد روزهایی که،
پنجره،
به روی لبخند تو باز می‌شد.

---

#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#خرده_های_قلب_شکسته
#انجمن_تک_رمان

متن مخفی: جهت کپیست

پنجره باز است،
اما نه بوی تو می‌آید،
نه صدایت.
گویی تمام شهر،
در نبود تو،
به خوابی عمیق فرو رفته است.
و من، تنها بیدارم،
در این سکوت سنگین،
به یاد روزهایی که،
پنجره،
به روی لبخند تو باز می‌شد.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

شهر، بی‌تو،
به صحرایی بی‌انتها می‌ماند.
خیابان‌ها،
ردیف درختان خشکیده،
و آسمان،
سقفی از ابرهای خاکستری.
گویی زمان،
در نبود تو،
از حرکت ایستاده است.
و من،
در این سکون ابدی،
به دنبال ذره‌ای از معنا می‌گردم،
در میان غباری از خاطرات.

---

#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#خرده_های_قلب_شکسته
#انجمن_تک_رمان

متن مخفی: جهت کپیست

شهر، بی‌تو،

به صحرایی بی‌انتها می‌ماند.

خیابان‌ها،

ردیف درختان خشکیده،

و آسمان،

سقفی از ابرهای خاکستری.

گویی زمان،

در نبود تو،

از حرکت ایستاده است.

و من،

در این سکون ابدی،

به دنبال ذره‌ای از معنا می‌گردم،

در میان غباری از خاطرات.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

کاش می‌شد زمان را به عقب برگرداند،
به روزهایی که،
خنده‌هایمان،
در گوشِ آسمان،
طنین‌انداز بود.
کاش می‌شد،
دوباره،
در آغوشت پناه گرفت،
و تمامِ غصه‌ها را،
در میانِ موهایت،
به باد سپرد.
اما افسوس،
که این آرزوها،
تنها،
نقشی بر آب‌اند.

---

#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#خرده_های_قلب_شکسته
#انجمن_تک_رمان

متن مخفی: جهت کپیست

کاش می‌شد زمان را به عقب برگرداند،

به روزهایی که،

خنده‌هایمان،

در گوشِ آسمان،

طنین‌انداز بود.

کاش می‌شد،

دوباره،

در آغوشت پناه گرفت،

و تمامِ غصه‌ها را،

در میانِ موهایت،

به باد سپرد.

اما افسوس،

که این آرزوها،

تنها،

نقشی بر آب‌اند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

زمان،
رودخانه‌ای بی‌رحم است،
که خاطرات را،
با خود می‌برد.
کم‌کم،
صدای خنده‌هایت،
در گوشِ ذهنم،
محو می‌شود.
و تصویرِ صورتت،
در آینه‌ی قلبم،
رنگ می‌بازد.
گویی،
تو،
قصه‌ای بودی،
که در گذرِ زمان،
به فراموشی سپرده شد.

---

#علی_برادر_خدام_خسروشاهی
#خرده_های_قلب_شکسته
#انجمن_تک_رمان

متن مخفی: جهت کپیست

زمان،

رودخانه‌ای بی‌رحم است،

که خاطرات را،

با خود می‌برد.

کم‌کم،

صدای خنده‌هایت،

در گوشِ ذهنم،

محو می‌شود.

و تصویرِ صورتت،

در آینه‌ی قلبم،

رنگ می‌بازد.

گویی،

تو،

قصه‌ای بودی،

که در گذرِ زمان،

به فراموشی سپرده شد.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان