باور کنید که نمیشه از کار خودم نقد بکنم پس به نظرم بهتره که درمورد جزئیات بصری کار که حین طراحی بهشون توجه کردم، حرف بزنم. در وهلهی اول باید بگم که این کاور اولین کار من در زمینهی فونتهای شیشهایه و قبل از اون، از بافت شفاف استفاده نمیکردم. دلیل این که توی کاور ققنوس از این تکنیک استفاده کردم، توجه به فضای کلی عکس بود که همونجوری که معلومه، خیلی محدوده پس باید از نهایت فضا بهره میگرفتم. به همین خاطر هم هست که از ترکیب رنگ کمکی نگرفتم و اجازه دادم که تناژ رنگی کاور در محدوده بنفش و مشکی باقی بمونه که خب شاید از نظر خیلی از مخاطبها، ساده باشه؛ ولی با داشتن یه فونت شفاف و همرنگ، خیلی بهتر میشد که جزئیات کلی تصویر رو به شکل اولیهی خودش نگه داشت. راستش رو بخواید دقیق یادم نمیاد که انتخاب تصویر با خودم بوده یا نه ولی به احتمال زیاد،
Lunika✧ زحمتش رو کشیده ولیکن شک ندارم که عکس اولیه، اصلا بنفش نبوده! شاید با خودتون بگید که با توجه به این رمان، باید از رنگهای گرمی مثل قرمز یا نارنجی استفاده میشد اما مطمئن باشید که انتخاب این رنگ بدون شک مثل تمام کارهای من، هدفمند بوده؛ فیالواقع در مباحث روانشناسی رنگ بنفش نماد قدرت، جاذبه زنانه، راز و رمز، سحر و جادو و اصالته که خب هرکسی که آزراء رو بشناسه، میدونه که این کلمات توصیف خوبی براش هستن. در نتیجه سعی کردم که با اضافه کردن جزئیاتی مثل رعد و برق یا دونههای برف، فضای کاور رو کاریزماتیکتر کنم تا به ژانر جنایی نزدیکتر از ژانر تخیلی باشه. درمورد چیدمان فونت، خب راستش رو بخواید من فقط تلاشم رو کردم تا بهترین فونت از نظر شکل ظاهری و قوسهای حروف رو انتخاب کنم که هم خوانا باشه و هم با عکس مَچ بشه. در کل، میشه گفت که بعد از کاورهای کاراکال، زمانبرترین کاور من، همینه :)