.Melina.
مدرس ادبیات + تایپیست
مدرس انجمن
داستاننویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
فیلیپ کریگ گاریدو و نانسی گاریدو (با نام خانوادگی بوکانگرا) یک زوج متاهل از آدم ربایان بودند که عاملان ربودن 18 ساله جیسی لی دوگارد 11 ساله هستند.
زمینه
دستگیر شده اصلی پرونده، فیلیپ گرگ گاریدو، در 5 آوریل 1951 در پیتسبورگ، کالیفرنیا به دنیا آمد. او در برنت وود بزرگ شد، جایی که در سال 1969 از دبیرستان لیبرتی فارغ التحصیل شد. در سال 2009، پس از دستگیری نهایی گاریدو، پدرش مانوئل گاریدو، که در برنتوود زندگی میکرد، گفت پسرش در کودکی «پسر خوبی» بود، اما پس از یک تصادف جدی موتورسیکلت در نوجوانی، به شدت تغییر کرد. گاریدو بعداً به مصرف مواد مخدر - عمدتاً کریستال مت و ال اس دی- روی آورد. مانوئل در سال 2011 در سن 90 سالگی در برنتوود درگذشت. برادر گاریدو، رون (متولد 1944) که در برنتوود زندگی میکند، گفت که گاریدو پس از گرفتار شدن در مواد مخدر خیا*با*نی توهمزا و محرک تبدیل به یک «کیک میوهای» شد.
در سال 1972، گاریدو دستگیر و متهم شد
هنگامی که او پنجره را پایین آورد، با یک اسلحه شوک کننده او را بیهوش کرد و او را ربود. آن مرد فیلیپ گرگ گاریدو بود. نانسی، که دادستان منطقه در پرونده دوگارد معتقد است دوگارد را به عنوان جایزه ای برای گاریدو جاسوسی کرده است، دوگارد را در ماشین نگه داشت در حالی که او در طی سه ساعت رانندگی از خانه خود به خانه گاریدو در انطاکیه به داخل و خارج از هوش می رفت. تنها باری که دوگارد صحبت کرد، زمانی بود که التماس کرد که والدینش توانایی پرداخت باج را ندارند.
کارل پروبین شاهد ربوده شدن دخترخوانده اش از دید خانه آنها بود. او دو نفر را در یک ماشین خاکستری سایز متوسط - احتمالاً یک مرکوری مونارک - دید که در ایستگاه اتوبوس مدرسه جایی که دوگارد منتظر بود، چرخش را انجام دادند و زنی که دوگارد را به زور سوار ماشین میکرد. پروبین با دوچرخه تعقیب کرد، اما نتوانست از وسیله نقلیه سبقت بگیرد. برخی از همکلاسی های دوگارد نیز شاهد ربوده شدن بودند. مظنونان اولیه شامل پروبین و اسلایتون بودند، اگرچه آنها این کار را نکردند
گاریدو در 26 آگوست به همراه همسرش نانسی، دو دختر و دوگارد که به عنوان "الیسا" معرفی شده بود به دفتر آزادی مشروط در کنکورد، کالیفرنیا رسید. افسر آزادی مشروط تصمیم گرفت گاریدو را از زنان و دختران جدا کند تا هویت آنها را به دست آورد.
دوگارد با حفظ هویت جعلی خود به عنوان "الیسا" به بازرسان گفت که این دختران دختران او هستند. اگرچه او نشان داد که میدانست گاریدو یک مجرم ج*نس*ی محکوم است، اما اظهار داشت که او یک «مرد تغییر یافته»، «شخصی عالی» و «با بچههایش خوب است»، نظراتی که توسط دو دختر تکرار شد. هنگامی که دوگارد برای جزئیاتی که هویت او را تأیید می کند تحت فشار قرار گرفت، "به شدت تدافعی" و "پریشان" شد و خواستار دانستن دلیل "بازجویی" او شد و متعاقباً اظهار داشت که او یک همسر کتک خورده اهل مینه سوتا است که از شوهر آزارگر خود پنهان شده است. افسر آزادی مشروط در نهایت با پلیس کنکورد تماس گرفت. بر
گاریدوس ها با ارائه دادن بچه گربه هایی که بعداً «به طرز مرموزی ناپدید می شوند»، دوگارد را بیشتر دستکاری کردند. وقتی متوجه شدند که او نام واقعی خود را در مجله ای که در بچه گربه ها نگه داشته است امضا می کند، مجبور شد صفحه ای را که روی آن نوشته شده بود پاره کند، آخرین باری که تا سال ها بعد به او اجازه داده شد نام خود را بگوید یا بنویسد. . او هرگز اجازه نداشت به پزشک یا دندانپزشک مراجعه کند.
سی و چهار ماه پس از اسارت او، گاریدوس ها شروع کردند به اجازه دادن به دوگارد برای مدتی از دستبندهایش، اگرچه او را در اتاق پیچ و مهره ای قفل کرده بودند. در 3 آوریل 1994، یکشنبه عید پاک، برای اولین بار غذای پخته به او دادند. به او اطلاع دادند که معتقدند حامله است. دوگارد در سن 13 و چهار ماه و نیم بارداری، ارتباط بین جنسیت و بارداری را از تلویزیون دریافته بود. در این زمان، در حالی که دوگارد در حال بزرگ کردن نوزاد خود، آنجل بود، تری پروبین در حال کاوش در دست بود.
#فیلیپ_کریگ_گاریدو_و_نانسی_گاریدو
زمینه
دستگیر شده اصلی پرونده، فیلیپ گرگ گاریدو، در 5 آوریل 1951 در پیتسبورگ، کالیفرنیا به دنیا آمد. او در برنت وود بزرگ شد، جایی که در سال 1969 از دبیرستان لیبرتی فارغ التحصیل شد. در سال 2009، پس از دستگیری نهایی گاریدو، پدرش مانوئل گاریدو، که در برنتوود زندگی میکرد، گفت پسرش در کودکی «پسر خوبی» بود، اما پس از یک تصادف جدی موتورسیکلت در نوجوانی، به شدت تغییر کرد. گاریدو بعداً به مصرف مواد مخدر - عمدتاً کریستال مت و ال اس دی- روی آورد. مانوئل در سال 2011 در سن 90 سالگی در برنتوود درگذشت. برادر گاریدو، رون (متولد 1944) که در برنتوود زندگی میکند، گفت که گاریدو پس از گرفتار شدن در مواد مخدر خیا*با*نی توهمزا و محرک تبدیل به یک «کیک میوهای» شد.
در سال 1972، گاریدو دستگیر و متهم شد
هنگامی که او پنجره را پایین آورد، با یک اسلحه شوک کننده او را بیهوش کرد و او را ربود. آن مرد فیلیپ گرگ گاریدو بود. نانسی، که دادستان منطقه در پرونده دوگارد معتقد است دوگارد را به عنوان جایزه ای برای گاریدو جاسوسی کرده است، دوگارد را در ماشین نگه داشت در حالی که او در طی سه ساعت رانندگی از خانه خود به خانه گاریدو در انطاکیه به داخل و خارج از هوش می رفت. تنها باری که دوگارد صحبت کرد، زمانی بود که التماس کرد که والدینش توانایی پرداخت باج را ندارند.
کارل پروبین شاهد ربوده شدن دخترخوانده اش از دید خانه آنها بود. او دو نفر را در یک ماشین خاکستری سایز متوسط - احتمالاً یک مرکوری مونارک - دید که در ایستگاه اتوبوس مدرسه جایی که دوگارد منتظر بود، چرخش را انجام دادند و زنی که دوگارد را به زور سوار ماشین میکرد. پروبین با دوچرخه تعقیب کرد، اما نتوانست از وسیله نقلیه سبقت بگیرد. برخی از همکلاسی های دوگارد نیز شاهد ربوده شدن بودند. مظنونان اولیه شامل پروبین و اسلایتون بودند، اگرچه آنها این کار را نکردند
گاریدو در 26 آگوست به همراه همسرش نانسی، دو دختر و دوگارد که به عنوان "الیسا" معرفی شده بود به دفتر آزادی مشروط در کنکورد، کالیفرنیا رسید. افسر آزادی مشروط تصمیم گرفت گاریدو را از زنان و دختران جدا کند تا هویت آنها را به دست آورد.
دوگارد با حفظ هویت جعلی خود به عنوان "الیسا" به بازرسان گفت که این دختران دختران او هستند. اگرچه او نشان داد که میدانست گاریدو یک مجرم ج*نس*ی محکوم است، اما اظهار داشت که او یک «مرد تغییر یافته»، «شخصی عالی» و «با بچههایش خوب است»، نظراتی که توسط دو دختر تکرار شد. هنگامی که دوگارد برای جزئیاتی که هویت او را تأیید می کند تحت فشار قرار گرفت، "به شدت تدافعی" و "پریشان" شد و خواستار دانستن دلیل "بازجویی" او شد و متعاقباً اظهار داشت که او یک همسر کتک خورده اهل مینه سوتا است که از شوهر آزارگر خود پنهان شده است. افسر آزادی مشروط در نهایت با پلیس کنکورد تماس گرفت. بر
گاریدوس ها با ارائه دادن بچه گربه هایی که بعداً «به طرز مرموزی ناپدید می شوند»، دوگارد را بیشتر دستکاری کردند. وقتی متوجه شدند که او نام واقعی خود را در مجله ای که در بچه گربه ها نگه داشته است امضا می کند، مجبور شد صفحه ای را که روی آن نوشته شده بود پاره کند، آخرین باری که تا سال ها بعد به او اجازه داده شد نام خود را بگوید یا بنویسد. . او هرگز اجازه نداشت به پزشک یا دندانپزشک مراجعه کند.
سی و چهار ماه پس از اسارت او، گاریدوس ها شروع کردند به اجازه دادن به دوگارد برای مدتی از دستبندهایش، اگرچه او را در اتاق پیچ و مهره ای قفل کرده بودند. در 3 آوریل 1994، یکشنبه عید پاک، برای اولین بار غذای پخته به او دادند. به او اطلاع دادند که معتقدند حامله است. دوگارد در سن 13 و چهار ماه و نیم بارداری، ارتباط بین جنسیت و بارداری را از تلویزیون دریافته بود. در این زمان، در حالی که دوگارد در حال بزرگ کردن نوزاد خود، آنجل بود، تری پروبین در حال کاوش در دست بود.
#فیلیپ_کریگ_گاریدو_و_نانسی_گاریدو