قرارمان این بود که دیگر این یکی بهتر از قبلی شود،
اما دیگر فرصتی نیست تا این را ثابت کند.
سالهای اندکی گذشت و سالهای اندکی مانده است.
سلانه سلانه پیش میروم، دیگر نفسهایم به شمار افتاده است؛
گویی دیگر راهی جز ساعتها تنهایی نمانده است
تا به چیزی شکلدهی که چیزی جز رهاسازی و آزادی قدرت نیست...
تا به آشوب سیاقی دهی...
اما دیگر فرصتی نیست تا این را ثابت کند.
سالهای اندکی گذشت و سالهای اندکی مانده است.
سلانه سلانه پیش میروم، دیگر نفسهایم به شمار افتاده است؛
گویی دیگر راهی جز ساعتها تنهایی نمانده است
تا به چیزی شکلدهی که چیزی جز رهاسازی و آزادی قدرت نیست...
تا به آشوب سیاقی دهی...