گفتگو آزاد گفتمان رمان کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن تک رمان

[Rover]

از لاورنتی متنفرم

تو بگو از کی متنفر نیستی :/

منتظرم اون قسمت رو بنویسی ان‌شاءالله که گره هاش باز شده باشه

یک سومش رو نوشتم
از سرکار برگردم ادامه میدم

قرار بود میگل بیاد ( نه که دوستش داشته باشما صرفا برای شادی نیک میگم)

توصیفات یکم کشدار شد به میگل نرسید :/

واای چه قسمتیی

ایده‌پردازی مشترکه

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

تو بگو از کی متنفر نیستی :/

یک سومش رو نوشتم
از سرکار برگردم ادامه میدم

توصیفات یکم کشدار شد به میگل نرسید :/

اها

ایده‌پردازی مشترکه

جووون واای فکر کنم خیلی خفنن ششههه ترکیب شما دوتااا

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Rover]

جووون واای فکر کنم خیلی خفنن ششههه ترکیب شما دوتااا

اصلا کلمه خفن رو از ما برداشتن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

Jaiqoqlqpqpqppqpqpqpq
واااای
وااای
وااای
اصلااا نمیدونم چی بگم
فکرشم نمیکردم این اوون بچه بااشه
واای نسنق
تازه تو خارج اینجور ادما نمیذارن باهم باشن، خواهر برادر حسابشون میکنن
به اینم قراره اشاره شه بعدا؟
خیلی خووب توصیف کردی جایی که همدیگه رو دیدن
اصن یجوری شدم 🥹
اینو خیلی دوستی
بلورهای ریز باران را بر روی موهای ابریشمی دخترک، ببیند!
نشون میده چقدر با دقت نگاهش کرده... (من تو را یک جور دیگر دیدم...)

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Rover]

Jaiqoqlqpqpqppqpqpqpq
واااای
وااای
وااای
اصلااا نمیدونم چی بگم
فکرشم نمیکردم این اوون بچه بااشه
واای نسنق
تازه تو خارج اینجور ادما نمیذارن باهم باشن، خواهر برادر حسابشون میکنن
به اینم قراره اشاره شه بعدا؟
خیلی خووب توصیف کردی جایی که همدیگه رو دیدن
اصن یجوری شدم 🥹
اینو خیلی دوستی
بلورهای ریز باران را بر روی موهای ابریشمی دخترک، ببیند!
نشون میده چقدر با دقت نگاهش کرده... (من تو را یک جور دیگر دیدم...)

چقدر این کامنت انرژی داشت
نگاه دقیق اونم توی حال وخیم! توجه کنید به رومانس بودن این پسر
و درمورد اون‌ قضیه... والا چی بگم
قبول دارم، شوکه‌کننده‌ست که خواهر برادر محسوب میشن
( یاد سرسی و جیمی توی گات افتادم )

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

چقدر این کامنت انرژی داشت

نگاه دقیق اونم توی حال وخیم! توجه کنید به رومانس بودن این پسر

اره

و درمورد اون‌ قضیه... والا چی بگم
قبول دارم، شوکه‌کننده‌ست که خواهر برادر محسوب میشن
( یاد سرسی و جیمی توی گات افتادم )

ندیدم من ولی تو فیلمای دیگه دیدم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

چقد خوب فضا رو توصیف می کنی
جو تلخ و سمی شده واقعا :/
منتظر بقیشم
لاورنتی بیشعور می دونست و نمی گفت
برای همین می خواستن میگلو بکشن؟

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Rover]

چقد خوب فضا رو توصیف می کنی
جو تلخ و سمی شده واقعا :/
منتظر بقیشم
لاورنتی بیشعور می دونست و نمی گفت
برای همین می خواستن میگلو بکشن؟

نمی‌دونست، اون هم تازه فهمیده اما خب دنبال خ*را*ب کردنشه
دلیل این که دنبال مرگشن هم یه چیز دیگه‌ست
میگل تا الان اصلا از این اسم خودش استفاده نمی‌کرد

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

اینا چرا هی از هم دور میشن
نزدیکن ولی دور
پس تکلیف این ب*وسه کاور چی میشه
فکر کنم یک ماه بیشتره کاورو زدی ولی خبری از ب*و*س نیست🥹

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

خب در مورد پارت بعدی
به نظرم سر و کله میگل پیدا شه و یه اتفاقایی بیفته
یه صحبتیم شاید خوب باشه در مورد جریان برادری داشته باشن
چون تو خارج این خیلی مهمه براشون، یعنی برادر خونده اینا مثل برادر واقعی به حساب میارن تقریبا، البته اونا معمولا مدت طولانی زندگی کردن باهم
نمیدونم فکر میکنم الان جای مناسبی از رمانه که اینا یکم باهم حرف بزنن حتی اگر هم بهم نمیرسن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان