.zeynab.
مشاوره نویسندگی + ناظر رمان
پرسنل مدیریت
ناظر آزمایشی
نویسنده اختصاصی
نویسنده انجمن
نویسنده فعال
مشاوره نویسندگی
داستاننویس
دلنویس انجمن
کاربر ویژه تک رمان
کتابخوان برتر
ساوان خیلی بدبخته! از اول داستانم اینکه چقدر تنهاست و خودشو خفه کرده تو ک*ثافت تا بدبختیاش نبینه مشخص بود. منتهی بعد منفی شخصیت مانع از دیدن این روی تنها میشدبه ساوان نمیومد انقد احساساتی باشه
چه شخصیت جالبی داره
ولی هنوزم ازش بدم میاد
من انقد مهربون نیستم که باهاش اینطور برخورد کنم
کلا شخصیتات جالبن
یه جورایی نشون میدن هنوز رحم و مهربونی وجود داره 🫠