گفتگو آزاد گفتمان آزاد رمان میقات| zeynab کاربر انجمن تک رمان

[.zeynab.]

اینم راه خوبیه

شک نکن از من داشته باش اینو، بدردت میخوره

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[بتمنی]

اصن خلع صلاح میشی

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[بتمنی]

جااااان خشم ساوان
وزیر مائده رو برده؟🫤

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.zeynab.]

جااااان خشم ساوان
وزیر مائده رو برده؟🫤

نه بابا.
مائده کی وزیرو ادم حساب کرد که به حرفش گوش بده.
قوام‌لوعه

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[بتمنی]

اوهههه بازم یه جنگ روانی دیگه در پیش داریم
به نظرم نقشه دو رو اجرا کن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.zeynab.]

اوهههه بازم یه جنگ روانی دیگه در پیش داریم
به نظرم نقشه دو رو اجرا کن

نقشه دو چی هست؟ بیشتر راهنمایی کن.

فقط ساوان ع*و*ضی که نگران ماشینش شد این مورد کاملا بر اساس واقعیت بوده.
یدفعه پیمان از خواب بیدار شد دید من نیستم ماشینم نیست، زنگ زده میگه ماشین کجاست؟ :/

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[بتمنی]

نقشه دو؟
وایییی خدا پسرا کلا اینجورین

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.zeynab.]

نقشه دو؟
وایییی خدا پسرا کلا اینجورین

دهنت سرویس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

از دست ساوان هنوز 2 صفحه دیگه مونده بخونم، امشب میخونم
ولی.اومدم بگم یادم نره
به نظر من تو استعداد خیلی خوبی توی نوشتن داری
میقات اوج های خوبی داشت
مثلا اون تیکه فرار مائده از دستشویی انقد خوب توصیف کردی هنوز تو ذهنم هست صحنشو و انگار یه فیلم دیده باشم یادم مونده
ولی این بیمارستان و اینا یکم تکراری به حساب میاد
نه که خوب نباشه
ولی چون میدونم استعداد خوبی داری میگم برای رمانای بعدی
سعی کن از نقطه های اوج بیشتری استفاده کنی
البته یه چیزیم بگم که من از ساوان بدم میاد، ممکنه یکی کع ساوان رو دوست داشته پارت هایی که میگم رو با علاقه شدید بخونه
پس نظر اونام بپرس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.zeynab.]

از دست ساوان هنوز 2 صفحه دیگه مونده بخونم، امشب میخونم
ولی.اومدم بگم یادم نره
به نظر من تو استعداد خیلی خوبی توی نوشتن داری
میقات اوج های خوبی داشت
مثلا اون تیکه فرار مائده از دستشویی انقد خوب توصیف کردی هنوز تو ذهنم هست صحنشو و انگار یه فیلم دیده باشم یادم مونده
ولی این بیمارستان و اینا یکم تکراری به حساب میاد
نه که خوب نباشه
ولی چون میدونم استعداد خوبی داری میگم برای رمانای بعدی
سعی کن از نقطه های اوج بیشتری استفاده کنی
البته یه چیزیم بگم که من از ساوان بدم میاد، ممکنه یکی کع ساوان رو دوست داشته پارت هایی که میگم رو با علاقه شدید بخونه
پس نظر اونام بپرس

مرسی زهرا جان.
نظرت خیلی برام ارزشمند بود.
تلاشم اینه نقطه تکراری و حال بهم زن تو رمان نیاد ولی خب یه جاهایی به ناچار مجبور میشم برای گذر از نقطه‌ی هیجان، از صح*نه‌ی تکراری استفاده کنم.
یه جاهایی واقعا نمیشه توصیفش کرد! صح*نه‌ی بیمارستان برای فرار از توصیف جدل ساوان و خانواده مائده بود.
خیلی ممنونم از نقد به جات عزیز دلم.
حتما نظراتت رو بهم بگو. خیلی سازنده‌است

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان