• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

هفت دوزخ افسرده است.. | امیر والا کاربر انجمن تک رمان

ساعت تک رمان

.امیـر والا؏.

مشاوره نویسندگی + ناظر رمان
پرسنل مدیریت
ناظر آزمایشی
نویسنده اختصاصی
نویسنده انجمن
نویسنده فعال
مشاوره نویسندگی
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کاربر ویژه تک رمان
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,378
لایک‌ها
17,438
امتیازها
93
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
83,891
Points
1,270
هو الحق!
نام :هفت دوزخ افسرده است.
ژانر:تراژدی_عاشقانه


به گمانم من و تو، قبل از متولد شدن هم روز هایی را با هم بوده ایم.
خاطراتی از با تو بودن را به یاد دارم که مشابه اش را در دنیای واقعی نمی یابم.
به راستی تو کیستی!؟
اوم، تو را که نمی دانم! اما خداوند مرا در همان هنگام تولد عاشق تو افریده است.
اصلا، من افریده شده ام تا عاشق تو باشم... از اشنایی باتو خوشبختم غریبِ اشنایم.

# هفت دوزخ افسرده است
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:

.امیـر والا؏.

مشاوره نویسندگی + ناظر رمان
پرسنل مدیریت
ناظر آزمایشی
نویسنده اختصاصی
نویسنده انجمن
نویسنده فعال
مشاوره نویسندگی
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کاربر ویژه تک رمان
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,378
لایک‌ها
17,438
امتیازها
93
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
83,891
Points
1,270
بگذار این نوار کاست قدیمی را به چندین سال پیش به چرخانیم... مثلا همان اوایل انقلاب، که چادر گلدار سفیدت را روی سَر می گذاشتی و با لپ های سرخ زیر چشمی مرا می پاییدی...
کمی برویم روی دور تند...
مانند تمام این سال ها که گذشت...
ان روزی که با پیکان جوانان امدم دَر دبیرستان دخترانه اتان و تو.. با یک پشت چشم اهسته خندیدی و گفتی میدهی پدر جانت سیاه و کبودم کند.
یا نه... ان روز که پشت کوچه مدرسه، تَن ظریف و کوچکت را به تَ نم قفل کردم و تو با همان عشوه های خانه بر اندازت کوله ات را به سَرم کوبیدی که های، اقا ی فرهاد ما که محرم نیستیم...
اما تو... تو محرمی... تو وطنی... تو جانی.. تو جسمی...
تو منی!
# هفت دوزخ افسرده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا