دست میاندازم و قلبم را از س*ی*نه بیرون میکشم. درد نمیکند. فقط کمی، جایش میسوزد! آخر خیلی وقت است که به او سر نزدهام.
روی میز و جلوی چشمم میگذارمش و خوب براندازش میکنم.
یک چهل، پنجاهتایی لکهی سیاه دارد. انگاری که آبلهمرغان گرفته باشد!
یک هزار و خوردهای تایی هم شکستگی و کمی آن طرفتر و متمایل به بطن چپ، مقداری جراحت!
با بغض میخندم و نگاهم ناخداگاه رنگ ترحم میگیرد. دستم را نوازشوار به سر و رویش میکشم. طفلکی جایِ سالم ندارد!
نفس نفس میزند و من خیره به جان دادنهایش، گوش به خِس خِس میانِ صدایش میسپارم وقتی که میگوید:
-چیه؟ نگاه کردن داره حال و روزِ من؟
با بغض سری به نشانهی نفی تکان میدهم. معلوم است که نگاه کردن ندارد!
اما اوست که طلبکار و پُر از کینه ادامه میدهد:
-خیالت راحت شد؟ الآن مطمئن شدی که از دست و پا اُفتادم؟
اشک سمجم میچکد. من حال و روز بدش را نمیخواستم!
نوازشش میکنم. شاید که آشتی کند. اما؛ دل او پُر تر از این حرفهاست مثل اینکه.
-چقدر گفتم نیازی نیست با اون مغزِ سیاهِ پوسیدهت تصمیم بگیری؟ به خیالِ خودت گمون کردی هر کی با عقل رفت جِلو، عاقله! ولی ندونستی که نه! اینطوریهام نیست. هرچقدر تو با اون تیرگیِ مغزت بری جلو، به همون اندازه من لِه میشم! به همون اندازه من اذیت میشم!
با تکانِ سرم، تاییدش میکنم. حق با اوست. نابودش کرده بودم. اوایل با مهربانیها و سادگیهای بیش از حدم و آخرهایِ کار... با تصمیمهای نابهجایِ آن مغزِ مُرده! همان دَمی نابودش کرده بودم که مغزم گفته بود:
-انتقام بگیر! حقت رو از تکتکِ کسایی که حالت رو بد کردن، پس بگیر!
همان دَم و با حرفِ آن مُردهی سیاه، قلبم را تکهتکه کرده بودم و آخ که لعنت بر من! نمیدانستم که انتقام، شیرین نیست. زجر دارد و چه بسا که بیشترش سهمِ خودم خواهم شد!
افکارم از هم پاره میشوند وقتی که قلبم دلگیر میپرسد:
-الآن آرومی؟!
جوابی نمیدهم که شاکی صدایش را بالا میبَرَد:
-با توام مغز مُرده!
من را میگوید! بغضم بالاخره میشکند و گریهام را بیمهابا بروز میدهم. آرام نبودم. هنوز هم نیستم و... من، آدمِ انتقام گرفتن نیستم!
میان هقهایم جوابش را با پشیمانی میدهم:
-نیستم! هیچوقت هم آروم نبودم. کمکم کن!
جملهی آخرم، التماس گونه است. اما اوست که به التماسم بیرمق میخندد.
-از من کمک میخوای؟ از منی که هیچی ازم نمونده؟
نفسِ آخر را میکِشَد انگار...
-اینجا ته خطه! حالا تو موندی با یه مغز و یه قلبِ مُرده!
#صبا_نوشت
#مغزهایمرده