خب... خیلیها از این معجزه خبر ندارن و خب منم از اون دستهشون هستم. میدونی؟ تو با خودت کنار اومدی و خودت رو همین شکلی دوست داری ^^ پس جالبه. خب من به این میگم «معجزه»! چون خودم واقعا گاهی اوقات دلم میخواد هیچ حسی نداشته باشم. خوشحالی یا ناراحتی، حسادت یا عصبانیت. اما خب، تو بدون اینکه خوشحالی رو حس کنی، خوشحالی^^ نمیدونم چی بگم چونکه اطلاعی راجعبهش ندارم؛ ولی خب صادقانه بگم بهت حسادت میکنم شاید هم خودت نمیخوای این شکلی باشی، شاید هم میخوای؛ اما بهنظر من نداشتن احساسات جالب و زیباست. ناراحت نمیشی و خوشحال هم نمیشی. توی خیلی از موقعیتها بهت کمک میکنه و یه جاهایی بهت آسیب میرسونه(اینکه نمیتونی بقیه رو درک کنی؛ اما خب اونها هرچی بگن باز تو هیچ حسی نداری و مهم نیست برات^^ پس آسیب نمیرسونه از دیدگاه من)؛ اما اینکه اینشکلی باشی خیلی جالبه. میدونم دیدگاهم متفاوته چون به عنوان یه شخصی که احساساتی هستم خیلی صدمه دیدم! اما تو نمیبینی. آره! خیلیها هستن مثل من که بهت حسادت میکنن پس فقط ادامه بده و موفق شو^^ احساسات یه بخشی از مغزه و مهمه؛ اما بدون اون هم میشه زندگی کرد. باهاش کنار اومدی و برات آسونه. فقط برو جلو! که داری میری.