سلام داداش
میگم من توی شخصیت پردازی رمانم بیان میکن که این شخص منطقیه یا این شخص مهربونه یا رازداره؛ اما در اینده این خصلت مهربون طی اتفاقات خوب و بدی که براش میافته میشه سنگدل یا رازدار میشه فتنه گر یا اونی که منطقیه میشه غیرمنطقی. خود ما هم اینطوری هستیم مثلا یه زمانی مهربونیم یه زمانی بدجنس... حالا من چجوری بیام این سیر تغیر شخصیت رو در رمانم بیان کنم جوری که اگه شخصیت مهربان اومد یه شهر رو قتل عام کرد، شوک زده نشن خوانندهها... یعنی انتظارشو داشته باشن.
توی سریال گیم اف ترونز یه شخصیتی بود که خیلی مهربون بود اما یکی دو قسمت مونده به پایان این شخصیت مهربون زد خوب و بد رو ناکار کرد همه مات و مبهوت بودن من نمیخوام تغیر شخصیتی رمانم انقد غافلگیرکننده عمل کنه.
سلام متین جان
وقتی چنین کارکترهای توی رمانت وجود داره، باید در طی مسیری که داستان داره طی می کنه ماجراهایی خلق کنی که اون بُعدِ دومِ کارکترت رو هم به نمایش بگذاری. حالا مثال می زنم:
-اگر شخصیت کارکتر شما مهربان هست و در نهایت به شخصیت سنگدل تبدیل می شه جوری وقایع رو بچین که این شخصیت در اثر حوادث تلخی که بر اون می گذره کم کم در برابر آدمها، حیوانات و دنیای اطرافش بی تفاوت می شه و همین به سنگدل شدن یا به اصطلاح بُعد دومِ شخصیتش کمک می کنه.
همونطور که خودت عنوان کردی، همهی آدمها ممکنِ چنین سِیر تحولی رو طی کنن. خب همینجا برای خودت یه پرانتز باز کن و این سوال رو از خودت بپرس( یک انسان تحت چه شرایطی تغییرِ رفتار میده و از مهربانی به سنگدلی می رسه؟) برای این سوال دنبال جواب بگرد، این تحول که یکباره اتفاق نمیافته بلکه این روزگار و دستِ تقدیر هست که بعضیها رو بالا میبره و بعضیها رو به سمت سقوط سوق می ده.
حالا یه مثال دیگه می زنم، فرض کن یک نوجوان که توی مدرسه بسیار شاگرد ممتازی هست وقتی وارد دانشگاه می شه به سمت اعتیاد می ره و مسیر زندگیش و هدفش با یک اشتباه عوض می شه. الان فرضیه های زیادی برای انحراف این جوان وجود داره، اولین فرضیه وجود رفیق ناباب، دومین فرضیه خانوادهی بی ثبات، سومین فرضیه بی انگیزگی از زندگی.
خب حالا تو برای هر کدوم از روحیات شخصیت هات همین سوال رو از خودت بپرس حتی روی یک کاغذ بنویس، چرا یه شخص رازدار تبدیل میشه به یه شخصیت فتنه گر؟ بعد برای سوالت دنبال پاسخ باش. شاید رازداری همیشه به ضررش تموم شده و مجبور شده بابت این رازداری تاوان سنگینی بده، شاید بابت این راز داری جونش به خطر افتاده و خیلی شایدهای دیگه.
همیشه موقع نوشتنِ هر حادثه و ماجرایی در رمان سعی کن یک ر*اب*طه ی علت و معلولی توی حوادث برای خودت پیدا کنی تا بر اساس اون رفتار کارکترت رو توجیح کنی.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان