- تاریخ ثبتنام
- 2020-09-14
- نوشتهها
- 580
- لایکها
- 7,181
- امتیازها
- 93
- محل سکونت
- اهل تابستون کوچه مرداد پلاک 7
- کیف پول من
- 420
- Points
- 0
من مغرورم؛ اما خودخواه نیستم!
شجاع هستم؛ ولی جرات انجام هرکاری را ندارم!
میدانی چرا؟
چون، عقل میگوید.
با احساس که پیش رفتم؛ چیزی را به دست نیاوردم و خیلیچیزها را از دست دادم.
احساس، به دیگران اجازه داد؛ تا از پشت به من خنجر بزنند.
خنجری که تا ابد، زخمش پشتم را میسوزاند و غمش دلم را؛
سوزشهایی که زندگی آموخت.
احساس، باعث شد؛ نزدیکان روی زخمم نمک بپاشند.
نخواستند که ایندردها فراموش شوند.
شاید فکر میکردند؛ فراموشی، یکنوع بیماریست.
که اسمش را گذاشتند؛ " آلزایمر !"
خلاصه، احساس کار دستم داد.
کاری که یکعمر، بر دوشم که سهل است؛ بر قلبم باقی ماند!.
آخرین ویرایش توسط مدیر: