• رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

کامل شده دلنوشته‌ آناپنویی | ثناء (جیرجیرکِ آبی)

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
z2c9_negar_۲۰۲۰۰۹۲۶_۲۲۵۹۰۹.png

موضوعِ دلنوشته: آناپنویی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
نام دلنویس: ثناء (جیرجیرکِ آبی)
سطح دلنوشته: ارزشمند
ویراستار: AlmaBerryς੭
*آناپنوئی در زبان یونانی به معنای نفس و نفس کشیدن، می‌باشد.
سخن دلنویس: دلنوشته‌هایم بی‌مخاطب‌اند.
کور می‌شوی!
آنقدرکه پلک‌هایت را روی هم می‌گذاری و شب برای دیدن سیاهی‌ها، چشم‌هایت را باز می‌کنی!
آرام آرام نفس می‌کشی و به صدایِ خس‌خس‌های س*ی*نه‌ات و به صدایِ پایِ جمعیتی که به سوی تو حرکت می‌کنند، گوش می‌دهی.
همان‌هایی که در تلاش اند که پلک‌هایت را در روشنایی از هم باز کنند؛ اما نه! نمی‌شود... .
چشم‌های تو هیچ‌گاه باز نخواهند شد و انگشتانِ سیاهِ این ادمها در چشم‌هایت فرو می‌روند!
همان‌هایی که بی رحمانه سعی می‌کنند بزور چشمانت را بگشایند؛ اما تو عاشقی کور هستی و شیفته‌ی کور بودن!
خون می‌چکد از لا‌به‌لای پلک‌هایت و آرزو می‌کنی همه‌ی آنهایی که فکر می‌کنند، می‌بینند؛ نیز به این حس و حالت دچار شوند! اینگونه شاید؛ دیگر کسی نباشد که بخواهد چشمان کسی را باز کند، و او برای باز شدن چشمان خود بسته‌اش، برای تمام عمر نابینا بماند!
این مردم به کسی رحم نمی‌کنند. تو باید سریع چشمانت را باز می‌کردی.
کور شدنت، تاوان داشت دوست خوبم! همان تاوانی که خودت را به آن محکوم نمودی.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش توسط مدیر:

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
گاهی دیگر حواسمان به بوی خاک‌های نم خورده نیست؛گاهی دیگر بوی قرمه سبزی ل*ذت بخش نیست؛گاهی دیگر خانه‌ی مادربزرگ تداعی‌کننده‌ی خاطراتِ خوبت نیستند... .
گاهی بی‌اعتنا ازکنارگلدان‌های شمعدانی‌‌ِ خشک و پلاسیده عبور می‌کنی، گاهی سبزیِ بهار و شکوفه‌هایش دیگر مهم نیستند.
آنقدر می‌توانم از گاهی‌ها بگویم که تا سالها آنان را اینجا بخوانی!
گاهی حتی میان اشک‌ ریختن‌هایت می‌خندی وگاهی مجبور می‌شوی قلب و احساست را یک‌جا
از س*ی*نه‌ات بیرون بکشی، آنطوری که رگ‌های متصل به مغزت پاره شوند!
گاهی اشتباهی بازی را باخته‌ای و کیش و مات شده‌ای...!
برای هزارویکمین «گاهی» برمی‌‌گردی و این‌بار دیگر اشک‌هایت را با لبخند نمی‌ریزی ...!
این‌بار بی‌اعتنا به گل‌ها نگاه می‌کنی و پرتشان می‌کنی. همان گل‌هایی که یک روزی نشاط‌بخشِ زندگی‌ات بودند، امروز خشکیده‌اند و سرخی دلبرشان رفته.
این‌بار تو کمی؛ فقط کمی پایِ بازی‌ها و قمارهای زندگی می‌نشینی و دست آخر بلند می‌شوی و می‌گویی پایان بازی‌هایِ سیاه و سفید باخت است!
آنگاه که رنگ‌ها از زندگیت پر زده‌اند، آن‌گاه تو به یک بازیِ ناجوانمردانه خواهی پیوست
که اگر سیاه نباشی، خواهی‌باخت!
اگر مراقب رنگ‌های زندگی نباشی، ترکت خواهند کرد!
صورتی خواهد رفت... !
زرد و نارنجی...
آبی و قرمز!
همه چیز را از خودت بیزار خواهی کرد و همه چیز رنگ خواهد باخت به بازی‌های شوم و حالِ نا ‌به‌ سامانت!
"جیرجیرکِ آبی(ثناء)"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,303
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
امضا : .SARISA.

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
اگر تو جای جمعه‌هایم باشی،
دلت خواهد گرفت!
آن‌طوری که روی برمی‌گردانی از تمام روزهای هفته‌ات... !
کسی نخواهد فهمید که تو تنهایی را سر داده‌ای؛
جمعه‌ها فقط باید مراقب بود!
"ثناء"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
حس می‌کنم همگی ما در لابه‌لای احساسات متناقضمان گیر کرده‌ایم!
یک جور‌هایی خیلی ترسناک می‌شود اگر بفهمی، نه میتوانی رهایش کنی، نه می‌توانی او را برای خویش نگه داری...!
اما اگر روزی با تمام فشاری که تحمل می‌کنیم، اگر آن روز نگه داشتیمش؛ وای بر ما...!
اگر فرهاد شیرین را رها می‌کرد،
راحت می‌شد و کوه نمی‌کند!
"جیرجیرکِ آبی"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
بعضی‌ها هم با نوشته‌هایشان زندگی می‌کنند.
مثل من...!
راحتم بگذارید.
اجازه دهید کمی صدای قلبم به گوش‌های ناشنوایتان برسد!
بگذارید، من کمی برایتان بنویسم. بگذارید؛ در واژه‌ی دیدن، زندگی کنم!
زندگی کنیم..
و زندگی کنید...!
"جیرجیرکِ آبی(ثناء)"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
کمی هم از خودت بگو!
از عشق، از نفسی تازه و سبز
از حس غرور داشتنت...
از لبخند‌های نارنجی مهربانت!
کمی هم از زیبایی‌هایت بگو
که هیچکس...
چشم‌هایت را نقد نمی‌کند!
"جیرجیرکِ آبی(ثناء)"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
تو مثل...
مثل آن ستاره‌ای که یک آن حس کردم، میان این میلیاردها میلیارد ستاره برای خویش دارمت؛ اما...!
تو از یک‌ کهکشانی بودی که عشق و دوست داشتن در آن سخت هِجی می‌شد!
من هم یکی از آن سیاره‌های منظومه‌ی خورشیدی گشتم، همانی که هنوز کشف نشده!
همانی که مجهول الاسم نیست، مجهول‌الحال است...!
حواستان نیست.
قلبم از مدار حتی خارج شده؛ شاید دوست دارد تا ابد مجهول الحال باقی بماند...!
مراقب باشید، مراقب مدارهای قلب همدیگر...!
شاید حواست نبود و ضربانِ جهانِ کسی از حرکت ایستاد.
"جیرجیرکِ آبی(ثناء)"
#بی_مخاطب!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

فاطمه تاجیکی✾

موسس سابق انجمن تک رمان
کاربر افتخاری
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-10
نوشته‌ها
1,390
لایک‌ها
21,004
امتیازها
118
سن
24
محل سکونت
قلب دخترم...
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
7,321
Points
142
امضا : فاطمه تاجیکی✾

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
نزدیکتر که بیایی، آنچه ز ما نصیبت می‌شود،
غمی بیش نیست.
مراقب خودت باشد.
خیلی وقت است، خرده شیشه‌هایِ شکسته‌یِ قلبمان در دستانمان فرو می‌رود...!
"ثناء"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
آواره‌ی احساساتمان می‌شویم.
پناهنده‌ی خاطرات...
ما همه دیوانگانی بودیم که هرکدام از یک دردی رنج می‌بردیم؛ امروز ولی این دیوانگی‌ها ادغام شده‌اند و
سرگردانی احساساتمان بیشتر!
"ثناء"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ثَنـــاء.م

دلنویس انجمن
دلنویس انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-25
نوشته‌ها
1,048
لایک‌ها
13,054
امتیازها
93
سن
20
محل سکونت
سرزمین خورشیدهایی که از دل خاک طلوع می‌کنند🌻
کیف پول من
1,002
Points
0
روزی اگر رفتید...
خداحافظی کنید.
بی خبری و انتظار
دلایل محکمی خواهند بود، برای دیوانگیِ یک موجودکه از ج*ن*س حس‌هایی ناشناخته است.
حس‌هایی که تحمل هیچ بی خبری‌ را نخواهند داشت.
حس‌هایی که بر عمق جانت می‌پیچند تا خبری بشود
از آنکه دوستش داری!
"ثناء(جیرجیرکِ آبی)"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا