نحوه اثر عناصر بر هم
در برخورد اركان با يكديگر، اگر يك ركن بر ديگري اثر كند و به طور كامل بر آن غلبه نمايد و آن را جزيي از خود نمايد؛ به اين صورت غالب جديد، كائن و به پديد آمدن آن كون مي گويند. به ركني كه مغلوب شده است نيز فاسد و به اين رخداد، فساد اطلاق مي شود. امّا اگر اركان، توانايي غلبه بر يكديگر را نداشته و طبيعت ميانه اي را به وجود آورند، به اين عمل، استحاله گفته مي شود. كيفيّت جديد حاصل شده؛ طبع يا مزاج ناميده مي شود. مزاج یا طبع را نباید با خلط یا رکن اشتباه کنید، مزاج، جسم نیست؛ بلکه کیفیت( گرمی، سردی، خشکی، و تری) است.
مزاج یا طبع
چنان كه گفته شد؛ مزاج، كيفيتي است كه از واكنش متقابل دو يا چند عنصر حاصل مي شود؛ به عبارت ديگر، از واكنش متقابل اجزاي ريز موادّ متضادّ با يكديگر، كيفيت همگوني حاصل مي شود كه به آن مزاج مي گوييم. براي مثال اگر آب و خاك با نسبتي مساوي به هم بياميزند؛ مادّه حاصله مزاج سردي خواهد داشت امّا از نظر تري و خشكي به تعادل نزديك است. چون تمام خلقت از اين 4 ركن آفريده شده است؛ تمام حقايق مادّي و معنوي داراي مزاج خواهند بود.
هرچیزی مزاجی دارد
در برخورد اركان با يكديگر، اگر يك ركن بر ديگري اثر كند و به طور كامل بر آن غلبه نمايد و آن را جزيي از خود نمايد؛ به اين صورت غالب جديد، كائن و به پديد آمدن آن كون مي گويند. به ركني كه مغلوب شده است نيز فاسد و به اين رخداد، فساد اطلاق مي شود. امّا اگر اركان، توانايي غلبه بر يكديگر را نداشته و طبيعت ميانه اي را به وجود آورند، به اين عمل، استحاله گفته مي شود. كيفيّت جديد حاصل شده؛ طبع يا مزاج ناميده مي شود. مزاج یا طبع را نباید با خلط یا رکن اشتباه کنید، مزاج، جسم نیست؛ بلکه کیفیت( گرمی، سردی، خشکی، و تری) است.
مزاج یا طبع
چنان كه گفته شد؛ مزاج، كيفيتي است كه از واكنش متقابل دو يا چند عنصر حاصل مي شود؛ به عبارت ديگر، از واكنش متقابل اجزاي ريز موادّ متضادّ با يكديگر، كيفيت همگوني حاصل مي شود كه به آن مزاج مي گوييم. براي مثال اگر آب و خاك با نسبتي مساوي به هم بياميزند؛ مادّه حاصله مزاج سردي خواهد داشت امّا از نظر تري و خشكي به تعادل نزديك است. چون تمام خلقت از اين 4 ركن آفريده شده است؛ تمام حقايق مادّي و معنوي داراي مزاج خواهند بود.
هرچیزی مزاجی دارد