خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • 🌱فراخوان جذب ناظر تایید ( همراه با آموزش ) کلیک کنید
  • تخفیف عیدانه ۶۰ درصدی چاپ کتاب در انتشارات تک رمان کلیک کنید

ساعت تک رمان

  1. سارابـهار❁

    فعال رمان اِل تایـلر | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...دارد؟ آن هم جن، موجودکِ نرم و دوست داشتنی! ب*دن آن‌ها فاقد استخوان بوده و این موضوع باعث شده بافت بدنشان طوری نرم باشد که حتی از دیده شدن پنهان باشند. جن‌ها قرن‌ها پیش در جنگل شوم زندگی می‌کردند و اکنون من برای پیدا کردن یکی از آن‌ها باید به جنگل نامرئی بروم. #اِل_تایلر #سارابهار #انجمن_تک_رمان
  2. سارابـهار❁

    فعال رمان اِل تایـلر | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...جلوی زبانش را می‌گیرم که باعث می‌شود با چشمانی وحشت‌زده و دردآلود نگاهم کند. سریعاً دستم را روی پهلویش می‌گذارم و با جادو شکستگی و زخمش را ترمیم می‌کنم. سپس دستش را می‌گیرم، بلندش می‌کنم و زبانش را آزاد می‌کنم. راه می‌افتم و می‌گویم: - کم‌تر زر بزن آدمی‌زاد! #اِل_تایلر #سارابهار #انجمن_تک_رمان
  3. سارابـهار❁

    درحال تایپ رمان دروازه لورال | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...بیرون ریختن حتی چند قطره از آن آشوب، به من کوچک‌ترین کمکی نمی‌کردند. شوکِ وارد شده از خبر خودکشی ماریان آن‌قدر زیاد بود که حتی توان نداشتم بگویم می‌خواهم ببینمش؛ حتی اگر از دستش داده باشیم، حتی اگه آخرین بار باشد، می‌خواهم رفیقم را برای آخرین‌ بار ببینم. #دختر_چشم_جنگلی #سارابهار #انجمن_تک_رمان
  4. سارابـهار❁

    درحال تایپ رمان دروازه لورال | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...از دیدنِ سر و وضع نامرتبش آتش گرفت. موهای بلوندِ نامرتبش به شکل افتضاحی دورش ریخته بودند. چشم‌های عسلیِ قرمز‌شده‌ و پُف کرده‌اش، پو*ست صورت سفیدش قرمز شده بود و این‌ها همه و همه، گواهِ گریه‌های طولانی‌اش بودند. ولی آخر چرا؟ چه به روزِ تریسی‌ من، آمده بود؟ #دختر_چشم_جنگلی #سارابهار #انجمن_تک_رمان
  5. سارابـهار❁

    فعال رمان اِل تایـلر | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...موهای نقره‌فامش را به این‌طرف و آن‌طرف می‌کشاند و گوش‌های نوک‌تیزش توی ذوق می‌زنند. کول گفته بود برویم به دنبالش! مگر من نیازی داشتم بروم به دنبال یک اِلف گوش‌تیز بگردم؟ شاید کول نمی‌دانست می‌توانم با جادویم آن‌ گوش‌تیز را در یک لحظه‌ی آنی تبدیل به خاکستر کنم. #اِل_تایلر #سارابهار #انجمن_تک_رمان
  6. سارابـهار❁

    فعال رمان اِل تایـلر | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...یا نه، مگر من دهانم را گل بگیرم شما جاودانه می‌شوید؟ اعصابم که خ*را*ب میشد تشنه‌تر می‌شدم. خونِ آن خرگوشک بیچاره قدر یک فنجان هم نبود. باید سریع‌تر فکری می‌کردم. قبل از آن‌که بفهمم چه شده است، کول تکه چوبی بزرگ از کف زمین جنگل شوم برداشت و با ضرب به سمتی پرت کرد. #اِل_تایلر #سارابهار...
  7. سارابـهار❁

    فعال رمان اِل تایـلر | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...- چه‌طوری نگاهت نکنم؟ - یه طوری نگاهم می‌کنی که حس می‌کنم حکم یه ساندویچ گوشت انسان و وعده غذایی رو برات دارم! با حرفش لبخندی روی ل*بم می‌نشیند، ولی با فکر گوشت تازه‌ی انسان، دندان‌های نیشم بالا می‌آیند و لبخند جایش را به نیش‌خند ترسناک و همیشگی‌ام می‌دهد. #اِل_تایلر #سارابهار #انجمن_تک_رمان
  8. سارابـهار❁

    فعال رمان اِل تایـلر | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...نجات من و مردمم در تلاشی، اون‌وقت من چه‌طور تنهات بذارم؟ چیزی نگفتم و به راه افتادم. او هم به دنبالم آمد و پرسید: - داریم کجا میریم؟ لحظه‌ای ایستادم، به طرفش برگشتم و گفتم: - لازم نیست باهام بیایی، جدی میگم برگرد کول. من بعد از رسیدن به جواب، دوباره میام تریلند. #اِل_تایلر #سارابهار...
  9. سارابـهار❁

    درحال تایپ رمان دروازه لورال | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...رها کردم و کلافه دستم را لای موهایم بردم و غریدم: - تریسی، یا قطع کن و گریه کن، یا با من حـرف بزن! صدای هق‌هقش بلند شد. - مولی بیا، بیمارستان... . یک لحظه وحشت تمام وجودم را گرفت. نکند برایش اتفاقی افتاده و یا نکند برای خانواده‌ام اتفاقی افتاده هست؟ #دختر_چشم_جنگلی #سارابهار #انجمن_تک_رمان
  10. سارابـهار❁

    درحال تایپ رمان دروازه لورال | سارابهار کاربر انجمن تک رمان

    ...و باز هم چند بوق، بدونِ هیچ پاسخی. ماری همیشه آنلاین و در دسترس هست به‌جز وقت‌هایی که من کارش دارم. گندت بزنند دخترک مخ گچی! بهتر است بروم خانه‌اش، البته اگر این وقت روز خانه باشد. گرچه بهتر است خانه باشد وگرنه خونش حلال است آن‌قدر که مرا معطل می‌کند. #دختر_چشم_جنگلی #سارابهار #انجمن_تک_رمان
بالا