با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
قدردان توام که به من نشان دادی عاشقان حقیقی حتی اگر دور از یکدیگر باشند، باز هم به وصال یکدیگر میرسند... .
دست در دست هم غنچه میشوند
جوانه میشوند و گل سعادت میشوند... .
پایان
#لیلی_به_من_بگو_آسمان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس
خدایا، تو را شکرگزارم... .
سپاسگزارم از تو ای خالق
که برای یکبار هم که شده مرا رخصت بخشیدی که نیمهی گمشدهام را لمس کنم
او را نوازش کنم
#لیلی_به_من_بگو_آسمان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس
به راستی غنچهی آرزویم بالاخره شکفته و به بهشتی سرسبز در زندگانیام بدل گشته بود؟ خواستهام، خواسته شده بود؟!
ماه ترین ماه، کنار من بود؟!
#لیلی_به_من_بگو_آسمان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس
او لیلی آسمان بود که به من خیر بود و آتش لبخندش سرای دلم را گرم میکرد
به من خیر بود و چشمک میزد.
#لیلی_به_من_بگو_آسمان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس
چه شده بود؟ کس ندانست!
آخرت آمد؟ کس ندانست!
از مور و ملخ تا پیل و نهنگ، همه خیره به جهان
دیدند! دیدند چه با چَشمان باز؟!
#لیلی_به_من_بگو_آسمان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس
بغض گلویم را فرا گرفت، اشک در چشمانم جمع شد
آرزوی مرگ میکردم... .
ناگهان زمین لرزید و تن هر موجودی بر آن ترسید... .
آسمان ترک برداشت و بر زمین آمد!
جهان، تیره بود؛ تیرهتر شد.
#لیلی_به_من_بگو_آسمان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس
در برابر درگاه تو عاجزانه دعا میکنم
هقهق میکنم
دستانم با ضرب رخم را کبود میکنند... .
که ای خدای مهربان
ای بخشنده جهان
ای آفریننده هستی
گوش بده
مرا گوش بده... .
#لیلی_به_من_بگو_آسمان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس
ای شاه جهان
تمام هستیام باشد از آن تو... .
من دیگر نمیخواهم صاحب این جان و تن باشم؛
من دیگر نمیخواهم امید کاشانهی عزیزان باشم.
#لیلی_به_من_بگو_آسمان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس