ساعت تک رمان

  1. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    سخت است با سؤال‌های فراوان مغزت رها شوی. بیا و بهم بگو، به کدام جرم نکرده این چنین مجازات می‌شوم؟ #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  2. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    محبوب من! این روزها خیلی در فکر من هستی. اگر روزی می‌گفتند از فکرت پریشان خواهم شد، باورم نمی‌شد؛ اما قلب من! از فکر تو به سردرد دچار شده‌ام. #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  3. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    به قلبم می‌گویم:«این‌همه آدم توی دنیا هست، چرا این‌گونه به آدمی که دورت انداخته فکر می‌کنی؟» جواب می‌دهد:«آخر جز او دلیلی برای بودن ندارم!» #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  4. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    ای دنیای من! نمی‌خواهم بر کاری که دوستش نداری اجبارت کنم؛ اما فقط برای ساعتی بیا و به دلم آرام و قرار بده. #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  5. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    تا به‌حال از دل پریشان و دیوانه‌ام سخن گفته‌ام؛ اما از مغزم هم گله‌هایی دارم. هرچه بهش می‌گویم به تو فکر نکند، فایده‌ای ندارد. گویا در مغزم حک شده‌ای. باور نمی‌کند تویی که همیشه بودی، حال در کنارم نباشی... . #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  6. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    گاهی دلم می‌خواهد، قلبم را از س*ی*نه‌ام بیرون بکشم و جایش یک سنگ بگذارم. شاید این‌گونه توانستم خاطرات از عسل شیرین‌تر تو را فراموش کنم؛ اما با رفتنت که تلخی‌اش از هر دارویی بیشتر است، چه کنم؟ #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  7. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    می‌خواهم فراموشت کنم؛ اما حتی مغزم هم تنها خوبی‌های تو را به یاد می‌آورد. تو که این‌قدر خوب بودی، که قلب و مغزم را به دام خود انداختی؛ چطور توانستی قلب بی‌چاره‌ام را این‌گونه بازی بدهی؟ #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  8. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    شب‌ها تا صبح پلک‌هایم روی هم نمی‌رود. دلیلش فکر تو نیست جانم! آزرده نباش. بیدارم تا به قلب بی‌قرار و نا آرامم فکر کنم. بیدارم تا بهش بگویم:«دیگر نیست! فراموشش کن!» جواب می‌دهد:«فراموش کنم و بازگردد چه کنم؟» #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  9. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    می‌ترسم، خیلی می‌ترسم زمانی بازگردی، که قلبم دیگر رفتنت را باور کرده باشد. #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
  10. Sarina_SA887

    دلنوشته قلبم باور نمی‌کند | سارینا الماسی کاربر انجمن تک رمان

    این‌که قلبت برای فرد اشتباهی بتپد، درد نیست. درد آن است که رفته باشد؛ اما قلب دیوانه‌ات هم‌چنان برای قاتل خودش بتپد... . #دلنوشته‌ی_قلبم_باور_نمی‌کند #سارینا #انجمن_تک_رمان
بالا