• رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

Usage for hash tag: اثر_سونیا_مرادی

ساعت تک رمان

  1. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...بود گرفت، به من داد. - می‌تونی بری. قبلش برام یک قهوه بیار. چشمانم از تعجب گشاد شد. - من حسابدارم! سرش را بالا آورد و سوالی نگاهم کرد زیر ل*ب یک می‌دانم گفت و دوباره مشغول کارش شد. - نه. مثل این‌که نمی‌دونید؛ چون قهوه آوردن وظیفه من نیست. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی #انجمن_تک_رمان
  2. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...آن اتفاق پدرم برای رفتن من به یک شهر یا کشور دیگر به هیچ عنوان رضایت نداد و مادرم هم با پدرم هم عقیده بود، باعث شد من نتوانم برای تحصیل به جای دور از خانواده بروم. سرم را تکان دادم تا این افکار از ذهنم خارج شوند، فکر کردن به آن‌ها بیهوده بود. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی...
  3. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...آمد، واکنش نشان داد. از جایم بلند شدم با خوش‌حالی وصف نشدنی به سمت آن‌طرف میز، که سوگل نشسته بود رفتم و و آن را در آ*غ*و*ش گرفتم. - واقعا خوش‌حال شدم. تبریک می‌گم بچه‌ها. پس از من شهرزاد و مهران هم از جایشان بلند شدند و شروع به تبریک گفتن کردند. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی...
  4. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...- سال یازدهم؛ دوبار ریاضی رو افتاد اونم با چه نمراتی، یا سه می‌شد یا چهار! در آخر هم با تک ماده قبول شد. لبخند دندان نمایی زدم. شهرزاد پاک آبروی من را برده بود و من هم می‌خواستم با آن لبخند مضحک همه چیز را برای مهدی و مهران عادی جلوه بدهم. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی #انجمن_تک_رمان
  5. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...مهران ارجمند معرفیت کرده، نداری! خودت بگو. روی چه حسابی اومدی به شرکت و فکر کردی قراره حسابدار این‌جا بشی، هان؟! این دگر چه بود؟ توهین بود یا سوال؟! او الان داشت به من توهین می‌کرد یا چه؟ حرف‌هایش یا همان توهین‌هایش، باعث خشک شدن من شده بود. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی...
  6. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...بعد از مدت کوتاهی نگاهم را از مسیر رفته شده، برداشتم به سمت اتاق خودم رفتم. در را بستم، کیفم را روی میز گذاشتم. این اولین بار بود که این مرد را می‌دیدم. احتمال می‌دادم که تازه‌وارد باشد، البته که من زیاد افراد این‌جا را جز ستاره نمی‌شناختم. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی #انجمن_تک_رمان
  7. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...یعنی از الان شروع به کار کنم؟ سری در جوابم تکان داد با دست اشاره کرد تا بلند شوم و به دنبال بروم. بعد از آن که اتاقم را نشانم داد، چندین پرونده را روی میزم گذاشت تا روی آن‌ها کار کنم در آخر با گفتن موفق باشی، اتاق را ترک کرد. [/CODE][/SPOILER] #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی...
  8. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...او را در آ*غ*و*ش گرفتم و به خودم فشار دادم. با همان سرعت رهایش کردم. به سمت طبقه پایین رفتم چون می‌دانستم اگر سرعت عمل به خرج ندهم، موهای سرم را دانه دانه می‌کند. در همان حین بیرون رفتن از خانه، با صدای بلند داد زدم. - من رفتم، بعداً میبینمت. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی #انجمن_تک_رمان
  9. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...داره و تو می‌تونی فردا بری شرکتش تا با منشی مصاحبه کنی و مشغول به کار بشی. - خوبه پس اگه لطف کنید آدرس رو بدین من فردا برای مصاحبه میرم. - باشه برات می‌فرستم، حالا هم نسکافه‌ت رو بخور. دستم را به سمت لیوان نسکافه بردم و شروع به خوردن کردم. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی #انجمن_تک_رمان
  10. Sony86m

    درحال تایپ رمان اشتباه سرنوشت ساز | اثر سونیا مرادی کاربر انجمن‌ تک رمان

    ...با هم اکیپ شدیم. البته که با مهران زیاد احساس راحتی نمی‌کردم و خوش‌حال بودم که تعداد دوستانم بیشتر شده‌اند ولی هنوز هم هیچ‌کس نمی‌توانست جای شهرزاد خودم را بگیرد. ‌از جایم بلند شدم و چون دیگر کلاسی نداشتم، بهتر بود به دنبال کار می‌رفتم. #رمان_اشتباه_سرنوشت_ساز #اثر_سونیا_مرادی #انجمن_تک_رمان
بالا