Usage for hash tag: دختری_از_جنس_غرور

ساعت تک رمان

  1. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    ...گنگی... مچاله! با خروارها چین و چروک که لابلایشان میتوان نفس کشید و زندگی کرد! مزه‌مزه‌اش کرد. خودش را ... زندگی اش را ... تاریخ : ۱۹ مرداد سال ۱۴۰۱ *تقدیم به همه دخترای قوی سرزمینم که طعم تلخ از دست دادن عزیزی رو چشیدن ولی همچنان به زندگیشون ادامه میدن♡ #دختری_از_جنس_غرور #Moon #انجمن_تک_رمان
  2. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    ...قلبم تند میزد یعنی چه خبر بود از جام بلند شدم که چشم های بابام بهم دوخته شد - باشه باشه، فقط اذیتش نكنيد من ۱۰۰ میلیارد چک مینویسم و میارمش - خوبه و قطع کرد انرژی از پاهام خالی شد و افتادم رو مبل هیچی نمیشنیدم و فقط صدای التماس‌‌های مونیکا رو سرم می پیچید #دختری_از_جنس_غرور #Moon #انجمن_تک_رمان
  3. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    ...کشیدیم - سرشو ببرم زیر آب؟؟ شاید اگه بابام بودم این کارو میکردم اما من هیچ وقت نتونستم دستور کشتن کسی رو صادر کنم - نه فقط بترسونش نتونه بگه - از خانوادش تهدیدش کنم خوبه؟ - نمی‌دونم، اره، شاید و به سمت ماشینم حرکت کردم خیلی کلافه بودم!! حالا چه غلطی بکنم؟ #دختری_از_جنس_غرور #Moon...
  4. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    ...از اتاق خارج شدم همین که لوکاس رو دید جا خورد زیر ل*ب اروم گفت - لوكاس! با دیدن این صح*نه ازش پرسیدم - تو لوكاس رو میشناسی؟ با صدام از جا پرید - نه!! .... نه نمیشناسمش اگه نمیشناستش از کجا اسمشو بلد بود! از عادت دروغ گفتنش بدم میاد اما چرا اینجا دروغ گفت #دختری_از_جنس_غرور #Moon #انجمن_تک_رمان
  5. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    *"❦دختری از ج*ن*س غرورp16❦"* پی نوشت: جواب خواستگاری مونیکا رو خواهید خواند 😁😁اما من فکر میکنم چیزی تو سرش داره شما حدسی ندارین؟ *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! *** #دختری_از_جنس_غرور #Moon #انجمن_تک_رمان
  6. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    ...سوار ماشینم شدم و به سمت خونه حرکت کردم اون حرفا ینی چی!!باید حتما از بابام بپرسم رسیدم خونه و از ماشین پیاده شدم داخل شدم که دیدم بابام رو مبل و نشسته و مامانمم ب*غ*ل دستش و هردو خیره به تلوزیون بدون مقدمه نشستم رو مبل کناری - کی خیلی اومده جلو!! نگاهم کرد #دختری_از_جنس_غرور #Moon...
  7. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    ...کانر بود - خب ؟ - خب بعد از ایشون اموال و داراییهای ایشون که شامل کارخونه و سهام و ثروت چندین تریلیون دلاری ایشون هست به شما میرسه - میشه بری سر اصل مطلب؟ - باید بیاید و امضا بزنید تا سندهارو به اسم شما انتقال بدیم - یه روز دیگه و بدون جواب اون قطع کردم #دختری_از_جنس_غرور #Moon #انجمن_تک_رمان
  8. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    ...کرد - امروز روز برسی بوده؟؟ - اره - چرا بهم نگفتی قشنگ معلوم بود میخواد تفرقه بره - بابا! تو چرا با این پول بی صاحب دارو خریدی؟ - کارلس این پول تو حساب شرکت بود منم ازش استفاده کردم نمیفهمم کجای کارم غلط بوده؟! یاد ۱۰۰ میلیارد مونیکا افتادم وای نکنه بابا!! #دختری_از_جنس_غرور #Moon...
  9. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! *** #دختری_از_جنس_غرور #Moon #انجمن_تک_رمان
  10. Lunika✧

    کامل شده داستان کوتاه دختری از ج*ن*س غرور | مونا کاربر انجمن تک رمان

    ...بودم میدونستم که هم توماس غر میزنه هم کارلس - از کجا منو میشناسین؟ توماس با اعتماد به نفس زیاد چایی شو برداشت - من همه چیز زندگی مونیکارو میدونم کارلس: از این پسره بدم میاد مونی!!!!!! موني جون؟؟؟ همون لحظه دستیار دوم مونیکا اومد داخل و چایی رو گذاشت جلوم #دختری_از_جنس_غرور #Moon...
بالا