با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
...اون یکی یه شلاق از کنار میز چوبی برمیداره و خیلی سریع روی بدنم میزنه.
فرید همزمان که سیگار کنار ل*بهاشه با ل*ذت به صح*نه زجراور رو به رو نگاه میکنه و روی صندلی چرم مشکی میشینه.
- این همون شلاق سرماییه که ارسلان بهت گفته بود! ازش ل*ذت ببر عزیزم!
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
...مثل دوست دارم و عاشقتم رو میخورید! به خدا اگه یه مقدار فکر کنید هیچوقت مثل موشی نمیشید که با پای خودش میره توی تله!
با تعجب و بهت نگاهش میکنم لحظه اخر از موهام میگیره و داخل ماشین پرتم میکنه؛ اما وقتی سرم رو بالا میارم. ترس کل بدنم رو میگیره!
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
...و میده.
- ما برای پارچه پیدا کردن وقت نداریم عزیزم!
دستم رو میگیره و ادامه میده:
- نترس چادر و بگیر و برو پایین! منم میام.
سرم رو تکون میدم و با ترس چادر رو میگیرم.
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
مثلا شاید نویسنده دوست داشته باشه توی پارت بعد، بلایی سر ژاکاو بیاد!
نظرتون چیه؟
...نه از اتاقشون بیرون میان نه چیزی... .
شاید تنها کسی که اینجا از بقیه عاقلتر باشه و من یه مقدار بهش اعتماد داشته باشم و بدونم که قرار نیست بهم اسیب بزنه ارسلان باشه!
***
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
نظرات قشنگتون رو اینجا بهم بگید🍓
https://forums.taakroman.ir/threads/27836/
...فردی قرار میگیرد و به حالاتی مانند خشم، سردرگمی، پرخاشگری دچار میشود.
نوعی اختلال روانی است که در آن فرد از واکنش به درد و رنج شدید یا تحقیر دیگران ل*ذت میبرد.
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
تا نظراتتون رو درباره این پارت داخل گفتمان رمان نگید هیچ خبری از پارت جدید نمیباشد Wsdb
...رو سر جاش میزاره و میگه:
- مشکلی نیست ما میتونیم بریم. خیلی ممنون.
ریحانه با خانمها به حیاط میرن؛ ولی من خشک شده سرجام ایستادم و بهشون نگاه میکنم.
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
نظرتون درباره این پارت؟ منتظر ترسناکتر شدن یوتوپیا هستید؟
https://forums.taakroman.ir/threads/27836/
...کوتاه و پر از استرس و ترس به ریحانه جوابش رو میدم.
- ممنون. بله. نه چیزی نیست.
زن مو خرمایی همزمان که مقداری زیادی از موهاش رو داخل مقنعه میکنه میگه:
- یعنی هیچ مشکلی نیست؟ تو از اتاقت، پدر و مادر جدیدت، خانوادهات و حتی از نظر مالی و عاطفی راضی هستی؟
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور...
...صبحانههاشون هستن. تنها کسی که ریاکشن خیلی کوچیکی نشون داد ارسلان بود.
اروم میگم:
- تو بهشون درباره دیشب چیزی گفتی؟
- نه نگفتم ولی فرید خر نیست! خودش متوجه این که داشتی نگاهشون میکردی شد و اگه من نیومده بودم معلوم نبود الان چه بلایی سرت اومده بود!
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
...من چیزی از قرارداد کاریشون متوجه نشدم کادویی به کسی داده نشد و ارسلان هم چیزی نگفت؛ اما خیلی خوب متوجه سردی ریحانه و فرید با خودم شدم. به ساعت نگاه میکنم و متوجه میشم که ساعت چهار صبحه! با ناامیدی سرم رو روی بالش میزارم که شاید فرجی بشه و خوابم ببره.
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور...