Usage for hash tag: پارت127

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    حرفه‌ای رمان میقات | zeynab کاربر انجمن تک رمان

    #پارت127 از آن‌جایی که حال نداشتم لباس عوض کنم، روی همان لباس یک پافر مشکی پوشیدم و به جای کلاه هودی، شال مشکی رنگی روی سر انداختم. بوت‌های مشکی‌ام بدون این‌که بندشان را ببندم پوشیدم و مانند جوجه اردک به دنبالش راه افتادم. پایین ساختمان یک پارس سفید و صفر پارک شده بود که با تعارفات معمول سوار...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت127 ادرس را برای بار اخر چک می‌کنم. یک هتل خیلی لوکس و بزرگ در منطقه‌ی شاه‌نشینان تهران. طبقه پنجاه‌وشش اسانسور را می‌فشارم و تا اسانسور برسد، از دیوار شیشه‌ای ان، به منظره فوق زیبا و معماری تمیز ساختمان نگاه می‌کنم، همه چیز در ابعاد هندسی زیبا، کاملا به جا و تمیز به کار رفته. خب، این هم...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    امروز روز وحشتناکی بود! اول صبح که عقد کردیم و بعدشم همش چشمهای من خیس بود. عصر خان زاده اومد و مکافات بعدش و بیمارستان و... امشب هم مثلا اولین شبیه که به امیر خان محرمم و یه جورایی زن رسمیش حساب می شم.می ترسیدم از چیز های که در انتظارم بود، امیر خان ماشین رو داخل پارکینگ گذاشت بدون توجه به من...
بالا