#خان زاده
گیلدا رو توی اتاق گذاشتم، در اتاق رو بستم.
نگاهی به مارک خیاطی که روی لباس گیلدا بود کردم، اون رو کندم شاید بتونم رد اون کسی که دزدیتش رو بگیرم، به سمت اتاقی که مهرداد و بهاره توش ساکن شده بودن رفتم. چند تقه به در زدم، با صدایه خواب الود «بفرمایید» مهرداد در اتاق رو باز کردم.وارد اتاق...