Usage for hash tag: پارت85

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت85 نفسم، جایی میان گلو و سینِه ام حبس شده و سرم، خالی از فکر و پر از اضطراب است. در بحبوبه ای از زمان گیر افتاده ام و به دیوار چسبیده، به عمادی که روی شکم روی تخت افتاده نگاه می‌کنم. خوابش خیلی سنگین به نظر می‌رسد. نفس عمیقی می‌کشم و پاورچین، پاورچین به طرف ایوان حرکت می‌کنم. به ایوان که...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت85 نرم می خندد و مانند همیشه بی تفاوت می گوید از حالا ل*ذت ببرم، از حس خوبی که به من می دهد و الحمدالله اعتماد به نفس این بشر مانند همیشه سقف اسمان را می شکافد. از روی پای حامی بلند می شوم، پایین پایش، روی زمین می نشینم و بی حوصله به در خیره می مانم : - راستی حامی، حال مادرت چطوره؟ غرق در...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #گیلدا در اتاق رو بستم بل کل گیج شده بودم. مطمعنم خان باجی از همه چیز خبر داره! شک ندارم! بلاخره باید سر در بیارم تا بتونم به خان زاده و امیر کمکی بکنم، دوس ندارم این بار رو به تنهایی به دوش بکشن! _☆_☆_☆_☆_☆_☆_☆_☆ به سمت اتاق خان باجی حرکت کردم. الان برای نماز توی اتاقشه بهترین فرصت برای حرف...
بالا