Usage for hash tag: سوم_شخص

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #ناشناس دود سیگارم رو توی صورت دخترک بی پروای روبه روم بیرون دادم، چشم های درشت قهوه ایش رو برای چند ثاینه بست و دود رو با دستش پراکنده کرد، نیشخندی زدم و روی صورتش خم شدم: -تعریف کن مارال چیشد!؟ رفتی به خان گفتی که همه چیز رو می خوای به زنش بگی؟! خندید و دستاش رو روی رگ گردنم با ناز و عشوه...
  2. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #گیلدا نیم ساعتی بود کنج خرابه نشسته بودم. تقریبا اروم گرفتم، با خودم قسم خورده بودم که دیگه به هیچ وجه طرفش نرم.اروم پا شدم به سمت جوب اب که فاصله کمی با سازه داشت رفتم. ابی به دست و صورتم زدم .سرم رو بلند کردم، مشغول خشک کردن دستام با دامنم بودم که با شنیدن صداے خانزاده با جیغ سه متر به...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #ناشناس انگشتر نگین فیروزه ای رو میون انگشتام به چرخش در اوردم و به نقطه ای نامعلوم خیره شدم.نقطه ضعف این خان هوس باز رو به خوبی می دونستم ‌،از پا در اوردنش کار سختی نبود. فقط باید تا پایان این مهلکه صبر می کردم. وجود رضا یعنی خطر بر‌اے سایه من، اگه امشب کارش رو تموم نکردن ، خودم دست به کار می...
بالا